گاه در ازدحام خطوط صاف، کشیده و بی انحنای معماری امروز که سر به فلک کشیده اند و باز به مدد خطی دیگر و زاویه ای عمود، بی روح و بی اشاره ساکن گشته اند، گم می شوی، خود که هیچ، گاه فلسفه خود را هم گم می کنی و لابلای این همه قانون بشری بی انعطاف که خط به خط یا متقاطع و موازی، با رنگ های سرد و بی روح صف کشیده اند، حیران از بی اتصالی این همه موجودیت به یک وجود مطلق می مانی...