یکی از مهم ترین سوالاتی که ذهن پژوهش گران فوکو را درگیر کرده این است که آیا نظریات او درباره قدرت موقعیتی برای اعمال آزادی و شورش فراهم می کند. هم چنین، در پی این سوال یکی از معماهای پیش روی پژوهش گران این بوده است که مواضع او درباره انقلاب ایران چگونه با مواضعی که درباره آزادی و قدرت داشته است سازگاری می یابد. در این مقاله نقش آزادی و سوژگی در آثار فوکو را با تاکید بر انقلاب ایران بررسی خواهم کرد. از نظر وی، در موقعیتی که قدرت در همه جا نفوذ کرده است، یکی از امکان های مهم برای اعمال فاعلیت (سوژگی) «تمرین های معنوی» است، یعنی مجموعه ای از فعالیت ها که در جهت خودسازی انجام می شود. انقلاب ایران نمونه ای از این نوع سوژگی را به نمایش گذاشت، زیرا بسیاری از انقلابیون هم زمان به خودسازی درونی و ایجاد تحول بیرونی می پرداختند. فوکو باور داشت که تشیع انقلابی به دلیل وجود رویکردهای باطنی امکان اعمال آزادی را فراهم می کند. البته چنین ترکیبی از آن جا که در مقوله های ذهنی غربی نمی گنجید، برای ایشان هضم شدنی نبود.