بنا بر اهداف، ویژگی ها و توانائی های موردنیاز مدیران در نظریات و منابع مختلف غربی که به صورت متفاوت مطرح گردیده است، این ویژگی ها با منابع غنی اعتقادی و اخلاقی و ادبی کشور چندان موردتوجه قرار نگرفته است. مقاله حاضر درصدد است این ویژگی ها را تحت تئوری رهبری اخلاقی از منابع غنی تربیتی، اخلاقی، عرفانی و ادبی که همانا مثنوی مولوی بوده، استخراج و استنباط نماید تا شاید فتح بابی پیش روی اندیشمندان و صاحب نظران حوزه های مختلف علمی مدیریت و رهبری باشد و به عنوان کار پژوهشی میان رشته ای، پل ارتباطی میان حوزه های اندیشه ی مدیریتی در طی تاریخ ایجاد کند. بر این اساس، ویژگی های رهبری اخلاقی تحت اصولی همچون؛ برخورداری از اخلاق نیک بر زیردستان، فتوت و جوانمردی، کظم غیظ، دوری از هوی و هوس، دوراندیشی، عدالت ورزی در امور کارکنان، سخت کوشی، قناعت ورزی، کم گویی و تفکر بر مسائل سازمانی، تعقل و تدبیر، صبر و شکیبایی و از همه نافذتر بصیرت در تشخیص امور سازمانی از ابیات مثنوی مولوی استنباط گردید درنهایت تحت مدلی ارائه گردید.