مجله دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه (بهبود)
سال:1389 | دوره:14 | شماره:1 (پیاپی 45) |تعداد مقالات:13

زمینه: هزینه بالای آنتی بیوتیک ها و خطر مقاومت باکتریایی، دو دلیل مهم برای آموزش استفاده منطقی از آنتی بیوتیک ها است. هدف این مطالعه تعیین میزان تاثیر کارگاه آموزشی تجویز منطقی آنتی بیوتیک ها بر الگوی تجویز آن ها در نسخ پزشکان عمومی شرکت کننده در کارگاه بود. روش ها: این مطالعه مداخله ای (قبل و بعد) بر روی 2040 نسخه مربوط به 17 پزشک عمومی شرکت کننده در کارگاه انجام گرفت. عوامل مختلفی مانند تعداد دارو در هر تجویز، 1ماه قبل و 6 ماه بعد از کارگاه تعیین گردید. برای آنالیزآماری از آزمون فریدمن استفاده شد. یافته ها: تعداد اقلام دارویی در هر نسخه یک ماه قبل و شش ماه بعد از برگزاری کارگاه، به ترتیب 72/0±5/3 و 08/1±5/3 قلم (P=0.906)، برای تجویز آنتی بیوتیک به ترتیب 4/10±21/52 و 8/16±6/47 درصد (P=0.726) و برای تجویز توأم آنتی بیوتیک های خوراکی و تزریقی 9/11±5/17 و 1/13±4/13 درصد (P=0.571) بود. نتیجه گیری: برگزاری کارگاه، بر روی تجویز آنتی بیوتیک ها توسط پزشکان عمومی شرکت کننده در کارگاه تاثیری نداشت. فقدان انگیزه درونی و صرفا انگیزه دریافت گواهی شرکت در کارگاه، ساختار و روش آموزشی ضعیف به کار رفته در کارگاه و حجم کم نمونه، ممکن است از دلایل به دست آمدن این نتایج باشد.

زمینه: سندرم پیش از قاعدگی یکی از شایع ترین اختلالات سنین باروری است. هدف مطالعه حاضر بررسی اثرات درمانی افزودن کربوهیدرات به رژیم غذایی به دو صورت مکمل و ماده غذایی بر شدت سندرم پیش از قاعدگی بود.روش ها: این مطالعه در دو مرحله انجام شد. مرحله اول برای تعیین فراوانی و شناخت افراد مبتلا به این سندرم به صورت مقطعی و مرحله دوم به صورت کارآزمایی بالینی متقاطع انجام گردید. پس از شناسایی افراد مبتلا بر اساس معیار انجمن روانپزشکان آمریکا، 80 نفر واجد شرایط شرکت در کارآزمایی بودند. در نهایت اطلاعات در مورد 76 نفر تکمیل شد. افراد مبتلا برای 3 ماه مداخلات ماده و مکمل غذایی کربوهیدراته و مکمل پروتئینه (پلاسبو) را دریافت کردند و در این مدت، شدت علایم تجربه شده را در فرم یادداشت روزانه علایم پیش از قاعدگی ثبت نمودند.یافته ها: افزودن کربوهیدرات به رژیم غذایی به هر دو صورت مکمل و ماده غذایی درکاهش شدت سندرم پیش از قاعدگی درهر سه دسته علایم خلقی، رفتاری و جسمی موثر بود (P<0.001) ولی مکمل کربوهیدراته نسبت به ماده غذایی موثر بود (P<0.001). علاوه بر آن تاثیر مکمل و ماده غذایی کربوهیدراته در کاهش شدت سه نشانه عصبانیت، افسردگی و اشتهای زیاد یکسان بود.نتیجه گیری: مصرف کربوهیدرات به صورت مکمل و یا مواد غذایی ساده پیشنهاد می شود. نکته قابل توجه دیگر، تاثیر مثبت مکمل پروتئینه (پلاسبو) بود که تحقیقات بیشتری در این زمینه پیشنهاد می شود.

زمینه: فرم ایدیوپاتیک سندرم نفروتیک وابسته به استروئید و یا با عودهای مکرر، به دلیل مسمومیت ناشی از استروئید، یک مشکل درمانی است. این مطالعه با هدف بررسی اثر لوامیزول در درمان کودکان مبتلا به سندرم نفروتیک ایدیوپاتیک وابسته به استروئید و یا با عودهای مکرر انجام شد.روش ها: در این مطالعه نیمه تجربی، 43 کودک 14-1 ساله مبتلا به سندرم نفروتیک وابسته به استروئید (23 نفر) و یا با عود مکرر (20 نفر) بررسی شدند. بیماران، 4 هفته با پردنیزولون خوراکی (60mg/m2/day) منقسم روزانه درمان شدند. سپس دوز به 40mg/m2 و به صورت یک روز در میان کاهش می یافت و همزمان لوامیزول (5/2mg/kg) یک روز در میان شروع  شد. بیماران، ماهانه از نظر بهبودی، عود و عوارض جانبی دارو ارزیابی شدند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شد. داده  ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 11.5 و آزمون های تی، ویلکاکسون و کای دو تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: باتجویز لوامیزول، 5/46 درصد، بهبودی کامل و 9/34 درصد، بهبودی نسبی پیدا کردند. 6/18 درصد به دارو پاسخ ندادند. مدت رمیسیون 5/39 درصد از کودکان بیشتر از یک سال بود. میانگین دفعات عود در سال، از 1±7/2 بار قبل از شروع درمان به 2/1±1/1 بار بعد از شروع لوامیزول کاهش یافت (P<0.001). اختلاف آماری معناداری بین اثر لوامیزول با نوع سندرم نفروتیک و سن شروع بیماری مشاهده شد. نتیجه گیری: لوامیزول، بی خطر و موثر بوده و می توان آن را در درمان سندرم نفروتیک وابسته به استروئید یا با عود مکرر توصیه نمود.

زمینه: معمولا برای القا بیهوشی در سزارین از تیوپنتال سدیم استفاده می شود و یکی از داروهای جایگزین آن پروپوفول است. با توجه به تفاوت اثرات همودینامیک این دارو و تناقضاتی که در مطالعات مختلف وجود دارد بر آن شدیم اثرات پروپوفول و تیوپنتال سدیم را بر روی مادر و نوزاد مقایسه کنیم. روش ها: مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی دوسوکور در مادران باردار ترم کاندید سزارین انجام شد. بیماران به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفره قرار گرفتند. در یک گروه برای القا بیهوشی از پروپوفول و در گروه دیگر از تیوپنتال سدیم استفاده شد و سپس ضربان قلب، وضعیت تنفسی و رنگ پوست نوزادان در ثانیه سی ام و نیز آپگار دقیقه اول و پنجم آن ها بررسی و ثبت شد. همچنین فشار خون و ضربان قلب مادران، پنج دقیقه قبل و بعد از اینداکشن ثبت شد. یافته ها: بین وضعیت تنفسی و رنگ پوست نوزادان در ثانیه سی ام در دو گروه، تفاوت معنادار آماری وجود نداشت ولی ضربان قلب ثانیه سی ام نوزادانی که در گروه القا با پروپوفول قرار داشتند کم تر از نوزادانی بود که در گروه تیوپنتال بودند. بین آپگار دقیقه یک و پنج نوزادان و ضربان قلب و فشار خون مادران در دو گروه، تفاوت معنادار آماری وجود نداشت (P>0.05). نتیجه گیری: از آن جایی که تجویز پروپوفول، تاثیر سویی بر همودینامیک مادر و وضعیت بالینی نوزاد نداشت مصرف این دارو به ویژه در موارد خاص می تواند راه گشا باشد.

زمینه: سرطان پستان، شایع ترین سرطان در بین زنان است. با توجه به عدم شناخت علت سرطان پستان، تشخیص زودرس بیماری به وسیله ماموگرافی به عنوان دقیق ترین ابزار، یک امر ضروری است. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر آموزش بر ارتقا دانش، نگرش و عملکرد زنان شاغل در کارخانه های دارویی تهران در زمینه سرطان پستان و انجام ماموگرافی است. روش ها: مطالعه حاضر از نوع مطالعات تجربی است که تاثیر یک برنامه آموزشی 12 هفته ای مبتنی بر الگوی اعتقاد بهداشتی را با هدف بهبود عوامل نگرشی و شناختی در خصوص سرطان پستان و ارتقا ماموگرافی زنان شاغل در کارخانه های دارویی (220 نفر) شهر تهران در سال 1378 ارزیابی کرده است. پس از جمع آوری اطلاعات به وسیله پرسشنامه و انجام مداخلات، اطلاعات استخراج شده سه ماه پس از مداخله با استفاده از آزمون های آماری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: پس از مداخله، میانگین آگاهی و متغیرهای نگرشی به صورت معنادار افزایش و امتیازات متغیر موانع درک شده به صورت قابل ملاحظه ایی کاهش پیدا کرد. همچنین نتایج نشان دهنده افزایش انجام ماموگرافی پس از مداخله آموزشی است. بحث: استفاده از مدل اعتقاد بهداشتی در ارتقا ماموگرافی به صورت قابل قبولی عمل کرده و پیشنهاد می شود که برای مداخلات آموزشی جهت ارتقاء عملکرد ماموگرافی در نمونه های مشابه مورد استفاده قرار گیرد.

زمینه: حداکثر اکسیژن مصرفی به عنوان معیاری برای سنجش ظرفیت قلبی- تنفسی پذیرفته شده است. این عامل نشانه قدرت تطابق فیزیولوژیکی، برای افزایش زمان فعالیت و کارایی دستگاه قلبی- عروقی است. هدف این تحقیق، یافتن یک همبستگی بهینه بین شاخص های حداکثر اکسیژن مصرفی و حداکثر تهویه ارادی و تاثیر آن ها بر روی آمادگی قلبی- تنفسی دانشجویان ورزشکار دانشگاه شهید چمران اهواز در طی یک سال (83-1382) بود.روش ها: مطالعه حاضر به روش توصیفی، از نوع پیمایشی و همبستگی انجام گرفته است. این پژوهش، دارای شاخص هایی از نوع کمی است که برای تحلیل آماری این شاخص ها از تحلیل همبستگی کانونی استفاده می شود. اطلاعات از یک نمونه 60 تایی به روش نمونه گیری تصادفی ساده از دانشجویان ورزشکار دانشگاه شهید چمران اهواز با دامنه سنی 25-19 سال، با قد و وزن همگن جمع آوری شده اند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که ایده آل ترین همبستگی (بیشترین)، زمانی است که شاخص های حداکثر اکسیژن مصرفی و حداکثر تهویه ارادی به طور هم زمان روی شاخص های اسپیرومتری تاثیر می گذارد، به طوریکه این میزان همبستگی برابر با 81/0 می باشد (P=0.001). همچنین این مقدار همبستگی، 61/65 درصد تغییرات شاخص های اسپیرومتری را بیان می کند. نتیجه گیری: ارایه تحلیل همبستگی کانونی در این پژوهش نشان می دهد که یک رابطه مستقیم و مثبت بین ترکیب شاخص های حداکثر اکسیژن مصرفی و حداکثر تهویه ارادی با شاخص های اسپیرومتری وجود دارد.

زمینه: اضطراب از شایع ترین اختلالاتی است که راه کارهای گوناگونی در جهت کاهش و یا درمان آن پیشنهاد شده است. ارزش های مذهبی به عنوان راهی در جهت کنترل اضطراب مطرح شده اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سطوح ارزش های مذهبی و میزان اضطراب در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در سال تحصیلی 85-1384 انجام شد. روش ها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است. به روش نمونه گیری تصادفی، تعداد 498 نفر از دانشجویان مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه جمعیت شناختی، پرسشنامه ارزش های آلپورت، ورن، لیندزی و پرسشنامه اضطراب آشکار و پنهان اسپیلبرگر بود. تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از روش های آماری آنالیز واریانس، آزمون تی، روش های آمار توصیفی و کای دو انجام گرفت. یافته ها: 1/17 درصد از دانشجویان مورد مطالعه، دارای ارزش های مذهبی پایین، 1/79 درصد در حد متوسط و 8/3 درصد در حد بالا بودند. 8/43 درصد از دانشجویان از اضطراب خفیف، 8/47 درصد از اضطراب متوسط و 4/8 درصد نیز از اضطراب شدید رنج می برند. بین سطوح ارزش های مذهبی و میزان اضطراب دانشجویان، ارتباط معناداری وجود داشت (P<0.01). همچنین میانگین نمرات اضطراب و میانگین نمرات ارزش های مذهبی، به طور معناداری در خانم ها بیشتر از آقایان بود. اختلاف معناداری بین سطوح ارزش های مذهبی بر حسب سن، جنس، رشته تحصیلی و مقطع تحصیلی وجود داشت.نتیجه گیری: ارتباط میان ارزش های مذهبی و سلامت روان انسان پیچیده است و اعتقادات و ارزش های مذهبی، نقش بارزی در پیشگیری و کاهش اضطراب و مشکلات روانی دارند.

زمینه: در کشورهایی که بروسلوز از شیوع زیادی برخوردار است هرچند بدخیم ترین مننژیت مونونوکلئری را نوع سلی و فراوان ترین آن ها را انواع ویروسی تشکیل می دهند ولی درمان پذیرترین آن ها شامل مننژیت های بروسلایی می باشد. روش ها: این مطالعه توصیفی- مقطعی روی 39 بیمار بستری در بیمارستان سینای کرمانشاه در طی سال های 84-1367 انجام شد. تشخیص مننژیت بروسلایی با آزمون رایت یا کومبس رایت مثبت در نمونه های سرمی و مایع نخاعی محرز بود و اطلاعات بیماران وارد چک لیست های مربوطه گردید. یافته ها: میانگین سنی افراد 9/26 سال، 64 درصد آنان مونث و 34 درصد مذکر بودند. شکایات بیماران به ترتیب فراوانی، شامل سردرد (95%)، استفراغ (77%)، ضعف (39%)، میالژی (15%)، سرفه (15%)، اختلالات حرکتی (15%) و آرترآلژی (13%) بوده است. یافته های بالینی عمده، شامل سختی گردن (74%)، اسپلنومگالی (49%)، کرنیگ (41%)، برودزینسکی (39%) بود. تست رایت با عیار 1:160 تا 1:1280 در سرم کلیه بیماران، تست رایت یا کمبس رایت مایع نخاع در نیمی از آنان و کشت خون، مغز استخوان یا CSF در 6 نفر از 10 نفر (60%)، مثبت بوده است. نتیجه گیری: ویژگی های اپیدمیولوژیک و از جمله توزیع سنی، جنسی و فصلی آن تقریبا شبیه به بروسلوز سیستمیک بوده ولی در مطالعه حاضر، توزیع جنسی بیماران، با اغلب مطالعات دیگر متفاوت بود و توزیع فصلی بیماری نیز از توزیع فصلی بروسلوز سیستمیک، تبعیت نمی کرد. پاسخ قاطع، بدون عارضه و بدون عود بعدی با کوتریموکسازول+ریفامپین و بعضا با افزودن داروی سومی نظیر استرپتومایسین، به مدت 60-45 روز در این مطالعه بیش از اغلب مطالعات دیگر جلب توجه می کند و به عنوان رژیم درمانی انتخابی، توصیه می گردد.

زمینه: ارگاسم، اوج هیجان و لذت جنسی است که اختلال آن در خانم ها احساس محرومیت و ناکامی را ایجاد کرده و می تواند منشا مشکلات روحی و جسمی، ناسازگاری و اختلافات زناشویی شود و زمینه آسیب پذیری فرزندان را نیز فراهم کند. هدف از این مطالعه بررسی شیوع اختلال ارگاسم و عوامل موثر برآن در زنان بود. روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه خانم های 65-15ساله مراجعه کننده به پلی کلینیک حصارک کرج در سال 84-1383 بود. از میان مراجعه کنندگان، تعداد 1200 خانم به صورت نمونه گیری آسان، انتخاب و اطلاعات با روش مصاحبه و ابزار پرسشنامه استخراج گردید. برای کسب روایی و پایایی آن به ترتیب از روش اعتبار محتوی و آزمون هم زمان استفاده شد. تجزیه و تحلیل آماری، از طریق آزمون کای دو، من ویتنی و تی انجام گردید. یافته ها: 3/26 درصد از مراجعین، اختلال ارگاسم داشتند. بین سن فرد، سن همسر، سن زمان ازدواج، میزان تحصیلات، آموزش بهداشت بلوغ توسط والدین، داشتن اطلاعات جنسی و رضایت زناشویی با اختلال ارگاسم، ارتباط معناداری دیده شد (P<0.05). اختلالات ارگاسم با شغل و سابغه ازدواج قبلی فرد، تحصیلات همسر و تعداد دفعات مقاربت، ارتباط معناداری نداشت.نتیجه گیری: طبق یافته های پژوهش، فراوانی اختلالات ارگاسم در جامعه نسبتا بالا است. پیشنهاد می شود مسولان به نظر کاهش این اختلال، آموزش های بهداشت جنسی در مقاطع مختلف سنی در جامعه برنامه ریزی نمایید.

زمینه: نارسایی قلب به عنوان یک بیماری تهدیدکننده زندگی محسوب شده و در رأس اموری است که سازمان بهداشت جهانی به آن توجه دارد. مطالعه حاضر به منظور بررسی فراوانی نارسایی قلب در بیماران مبتلا به بلوک شاخه چپ انجام شد. روش ها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی کلیه بیمارانی که طی سال های 86-1385 بستری شده اند صرفنظر از اتیولوژی بستری، به وسیله نوار قلب ارزیابی شده و در صورت مشاهده بلوک شاخه چپ در الکترو، عکس سینه و اکوکاردیوگرافی انجام شده است. متغیرهایی نظیر سن، جنس، بیماری زمینه ای، ریتم سینوسی، مدت زمان کمپلکس QRS و کسر جهش به وسیله نمونه گیری در دسترس، مورد ارزیابی قرار گرفته و داده های به دستامده از آمار توصیفی و از آزمون تی مستقل، ارزیابی و مقادیر 05/0P< معنادار فرض شده است. یافته ها: 246 بیمار مبتلا به بلوک شاخه چپ در محدوده سنی 85-38 سال بررسی شدند.ارتباط معناداری بین جنس و نارسایی قلب در این مطالعه مشاهده شده به طوری که EF مردان 5/35 درصد و برای زنان 9/37 درصد بوده است (P<0.05) شایع ترین علت اتیولوژی بلوک شاخه چپ در این مطالعه، بیماری عروق کرونر بوده است.نتیجه گیری: مشاهده بلوک شاخه چپ در الکتروکاردیوگرافی، به عنوان معیار ارزشمندی برای تشخیص اولیه و احتمال نارسایی قلب محسوب می گردد.

هرپس سیمپلکس ویروس (HSV)، یک بیماری عفونی واگیر با گسترش جهانی است.HSVI  معمولا در طی دوران کودکی به وسیله تماس های غیرجنسی منتقل می شود. در کشورهای پیشرفته و توسعه یافته،HSVI  یکی از علل مهم هرپس زنیتال است. آگاهی از فراوانی این عفونت در زنان حامله می تواند در انتخاب روش های درمانی و پیشگیری مناسب، کمک کننده باشد. در این مطالعه، 65 زن باردار مراجعه کننده به چند درمانگاه دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه برای وجود آنتی بادی های IgG برضد HSVI موردآزمایش قرار گرفتند. فراوانی آلودگی بهHSVI  در 4/55 درصد جمعیت مورد مطالعه بودکه نسبت به کشورهای غربی پایین تر است.

سردبیر محترم: نقش مادر در رشد و بقای کودک در مطالعات مختلف، مورد تاکید قرار گرفته (1) و عوارض مختلف تغذیه مصنوعی نوزاد مشخص است (2). گیاهان دارویی در سال های اخیر در بین مردم و نیز در بین متخصصان و پژوهشگران، مورد توجه زیادی قرار گرفته است. مطالعات سازمان بهداشت جهانی نشان می دهد که 80 درصد جمعیت جهان از جنبه پزشکی به گیاهان وابسته هستند (3). مصرف داروهای با منشا گیاهی، تاریخچه طولانی دارد. افشره زیره 2 درصد، از اسانس بذر زیره با نام علمی کامین1 تهیه شده و مواد موثر آن شامل کامین آلدئید2، کارون3 و ترپنیول4 است (4). وجود پرولاکتین برای شیردهی ضروری است. گزارش شده است که مصرف قطره شیرافزا5 تاثیر قابل توجهی بر حجم شیرمادر و رشد وزنی شیرخواران ندارد. تاکنون چندین تحقیق در زمینه اثر این دارو بر میزان افزایش شیرمادر از طریق اندازه گیری میزان ترشح شیر، احساس مادر در مورد افزایش شیر و اثر دریافت دارو بر میزان پرولاکتین سرم موش و وزن بچه های آن ها انجام شده که نتایج متفاوتی را دربر داشته است.در دو مطالعه دیگر نیز همه مادران شیردهی که از قطره شیرافزا استفاده کرده بودند، افزایش شیر گزارش کردند (5). پژوهش حاضراز نوع کارآزمایی بالینی دوسوکور و دوگروهه است که بر روی 124 نفر از خانم های سزارین شده مراجعه کننده به بیمارستان شهیدان مبینی شهر سبزوار انجام گرفت. قبل از دادن دارو و دارونما 5/1 سی سی خون از ورید مادر گرفته شد. سپس 40 قطره افشره زیره (تهیه شده از شرکت دارویی باریج اسانس- کاشان) به گروه مورد و دارونمای کدگذاری شده به گروه شاهد در فاصله هر 20 دقیقه تا 3 بار داده شد (5). بعد از گذشت سه ساعت از نمونه گیری اول، نمونه خون دوم گرفته و به آزمایشگاه ارسال شد. اندازه گیری پرولاکتین به روش الیزا (کیت (Radim انجام گرفت. روش های آماری مورد استفاده شامل کای دو، من ویتنی و تی دانشجویی بود. نتایج پژوهش نشان داد که افشره زیره، نسبت به پلاسبو میزان پرولاکتین سرم مادر را بیشتر می کند. اختلاف این دو روش، کم و از نظر آماری معنادار نبود.

زمینه: درد پس از عمل، مساله مهمی برای بیمار و جراح است. استفاده از روش هایی که با حداقل درد، ناتوانی پس از عمل کم تری را به همراه داشته باشد، ترجیح داده می شود. هدف ازاین بررسی مقایسه اثر مارکائین به روش تزریق زیر جلد و زیر فاسیا و اثرات ضد درد آن است. روش ها: در یک کارآزمایی بالینی کنترل شده تصادفی دوسوکور، 168 بیمار با هرنی اینگوینال یک طرفه مستقیم یا غیرمستقیم بررسی شدند. بیماران به طور تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم و اطلاعات جمعیت شناختی از پرونده استخراج شد. پس از ترمیم فتق، در گروه اول، مارکائین 5/0درصد به میزان 10 cc زیر فاسیا و در گروه دوم به همان میزان، زیر جلد تزریق گردید. پس از عمل، میزان درد بیماران مورد سوال قرار گرفت. اطلاعات در دو گروه و میزان کاهش درد در دو روش مقایسه شد. یافته ها: شدت درد استاتیک و دینامیک پس از دو و چهار ساعت از تزریق مارکائین، در گروه زیر فاسیا به طور معناداری کم تر از گروه زیر جلد بود. با از بین بردن اثر نوع هرنی در دو گروه، اختلاف در کاهش درد همچنان معنادار باقی ماند. میزان درد استاتیک چهار ساعته با افزایش سن، کاهش یافت ولی بین درد و جنس ارتباطی مشاهده نشد. نتیجه گیری: با تزریق زیر فاسیای مارکائین، بیماران با درد کم تر بیمارستان را ترک می کنند.