مجله علوم جمهوری اسلامی ایران
سال:1386 | دوره:18 | شماره:2 |تعداد مقالات:12

اثرات غلظت های مسموم کننده مس و منگنز (تا 100 میکرومول) روی رشد و دفاع اکسایشی در گیاهان برنج(Oryza sativa L.)  و آفتاب گردان (Helianthus annuus L.)  تحت سه شدت متفاوت نور در محیط کشت آبی بررسی شد. برنج حساسیت بیشتری نسبت به مسمومیت هر دو عنصر مس و منگنز در مقایسه با آفتابگردان نشان داد. شدت های بالای نور اثر سمیت مس را تشدید کرد اما اثر مسمومیت منگنز را تخفیف داد. تغییرات فعالیت آسکوربات پراکسیداز و گلوتاتیون ردوکتاز در گیاه برنج تحت شرایط مسمومیت مس و منگنز متفاوت بود. سمیت مس فعالیت این دو آنزیم را افزایش داد اما منگنز تاثیری روی فعالیت آنها نداشت و یا حتی عامل افزایش فعالیت این آنزیم ها گردید. فعالیت کاتالاز در پاسخ به سمیت مس و منگنز به ویژه در شدت بالای نور افزایش یافت. برخلاف سایر آنزیم های آنتی اکسیدان بررسی شده، فعالیت آنزیم پراکسیداز همبستگی بالایی با پاسخ رشدی گیاهان نشان داد. تیمار مس منجر به انباشتگی مالون دی آلدئید، فراورده پراکسیداسیون لیپیدهای شامه ای نشد اما منگنز در غلظت هایی که مانع رشد نبود، موجب انباشتگی معنی داری در مقدار این ترکیب در برگ ها شد. پرولین نیز به طور عمده در شرایط تنشی که با پاسخ رشدی مشخص می شد، انباشته گردید. به بیان دیگر فعالیت آنزیم پراکسیداز و مقدار بافتی پرولین به عنوان شاخصی برای گزارش شرایط تنشی عمل کردند، بدون اینکه نقش محافظتی داشته و اثری روی سازگاری گیاهان نشان دهند. نتایج این بررسی پیشنهاد می دهد که ظرفیت آنتی اکسیدانی گیاهان نمی تواند به طور مستقل و بدون در نظر گرفتن سایر پاسخ های فیزیولوژیکی به غلظت های مسموم کننده عناصر فلزی سنگین، تعیین کننده پاسخ رشدی گیاهان باشد.

ژن سیگما عامل 32 که نقش مهمی در کنترل پاسخ به شوک حرارتی در پروکاریوت ها دارد(RpoH) ، از باکتریFlexibacter chinesis   توسط روش PCR شناسایی، جداسازی، ردیف یابی و در نهایت با ژن های RpoH دیگر اندامگان مقایسه شد. این مقایسه %98 در مقایسه با ژن های RpoH جدا شده قبلی شباهت دارد. جهش ژن (JR102) RopH کاهش شرایط رشد را در هر دو درجه حرارت پایین و بالا نشان می دهد. همچنین موتاسیون JR102 در درجه حرارت بالاتر از اپتیمم، سلول های فیلامان دار تولید می کند. در مرحله سلولی، در حالی که سایز سلول های باکتری بومی کاهش می یابد. سلول های جهش یافته JR102 تغییری نمی کنند، که نشان دهنده متوقف شدن تقسیم سلولی در باکتری جهش یافته می باشند. نتایج این مقاله نشان می دهد که به دنبال تنش گرسنگی و دیگر تنش ها به دلیل فقدان انرژی، سلول ها اندازه خود را کاهش داده و یا تقسیم می شوند. هر عاملی که مانع از تشکیل این کاهش اندازه شود موجب کاهش بقای باکتری در شرایط استرس می شود.

هدف از انجام مطالعه حاضر، ارزیابی رشد و متابولیسم سیانوباکتری Fischerella sp. FS18  جدا شده از مزارع برنج ایران، در منابع مختلف نیتروژن می باشد. این سیانوباکتری به دلیل قابلیت تثبیت نیتروژن مولکولی می تواند به عنوان کود بیولوژیک در مزارع برنج مورد استفاده قرار گرفته و از این رو از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. بنابراین، به منظور بررسی تاثیر افزودن کودهای شیمیایی نیتروژنی بر رشد و فعالیت نیتروژنازی سیانوباکتری ها، سیانوباکتری مورد نظر پس از جداسازی و کشت در هنگام قرار گرفتن در مرحله لگاریتمی رشد در محیطBG110 ، تحت تیمارهای غذایی نیتروژنی (محیط فاقد نیتروژن، دارای آمونیوم و 1 و 2 میلی مولار و نیترات 5 و 10 میلی مولار) قرار گرفت. تجزیه و تحلیل رشد متابولیسم در هنگام رشد لگاریتمی سیانوباکتری انجام گرفت. نتایج حاکی از حداکثر میزان رشد در حضور نیترات بود. وزن خشک سیانوباکتری در محیط های فاقد نیتروژن و دارای آمونیوم به ترتیب روند کاهشی نشان داد. آمونیوم 2 میلی مولار سمیت شدیدی را برای این سوش تولید کرد. بالاترین غلظت کلروفیل در محیط فاقد نیتروژن شناسایی شد و مقادیر کمتر به نیترات 5 میلی مولار و آمونیوم 2 میلی مولار تعلق داشت. تغییرات فتوسنتز از روندی مشابه با روند تغییرات کلروفیل تبعیت می کرد. فیکوبیلی پروتئین ها، بالاترین میزان را در نیترات از خود نشان داده و فیکوسیانین و فیکواریترین نیز از همین روند تبعیت کردند. بالاترین مقدار نوری که میزان فتوسنتز در آن به حد اشباع می رسد  (Pmax) و نیز تندترین شیب(a) ، به محیط فاقد نیتروژن تعلق داشت. در ارتباط با فعالیت نیتروژنازی، تمام انواع منابع نیتروژن معدنی، صرف نظر از غلظت به کار رفته، تاثیر بازدارندگی داشتند. نتایج به دست آمده نشان داد که سیانوباکتری Fischerella sp. FS18  یک گونه دی آزوتروف توانمند بوده و رشد آن در حضور نیترات افزایش یافته و آمونیوم 2 میلی مولار برای آن سمی می باشد.

در این پژوهش فرایند برای تولید پلاسمید حلقوی در باکتری ای کولای در فرمانتور با کاربرد به عنوان DNA واکسن توسعه یافته است. در این فرایند از استراتژی تنظیم خوارک دهی و تخمیر پیوسته با اضافه کردن مستمر مواد مغذی بر اساس میزان اکسیژن حل شده و pH جهت تنظیم میزان رشد باکتری ها با کنترل رابطه بین میزان اضافه کردن محیط کشت و مشخصه های ذکر شده استفاده شد. فرایند تخمیر پیوسته سبب افزایش میزان کلی پلاسمید به میزان 4 برابر در مقایسه با روش تخمیر ثابت گردید. وزن خشک سلول تولیدی در این روش 56 گرم در لیتر در 23 ساعت می باشد. مقدار 5.6 گرم DNA  پلاسمیدی خالص با روش استخراج لیز قلیایی تهیه شد.

آلکیل دار کردن بنزن با 1- دودسن با استفاده از کاتالیزور مونتموریلونیت پیلارد شده با فلز (M - PILC ،M = Al ،Cr ،Fe ،Al - Fe ،Fe - Cr) با موفقیت انجام شد. تشکیل مونوآلکیل های خطی بنزن با راندمان %98 در حضور Fe - PILC در مدت دو ساعت فوق العاده است. محصول 2- فنیل دودکان با غلظت %30 همراه با دیگر محصولات 3، 4، 5 و 6 مونو استخلاقی شبیه فرایند کاتالیزوری دیتال شرکت UOP می باشد.

برش چینه شناسی کبیره کوه در استان لرستان و در جنوب غرب ایران واقع است و یکی از کامل ترین توالی های رسوبی در گذر مایستریشتین پسین - دانین آغازین را مشابه نواحی شرقی تتیس در خود جای داده است. در لرستان مرز کرتاسه - ترشیری توسط لایه شیلی به رنگ قرمز مایل به قهوه ای به ضخامت 1 تا 2 سانتی متر در افق های بالایی سازند گورپی مشخص شده است. تمام بیوزون های روزن داران شناور مایستریشتین پسین از CF4 تا) CF1 معادل بیوزون جهانی (Abathomphalus mayaroensis و بیوزون های دانین(parvularugoglobigerina extensa) P0 ، pseudobulloides و (p. eugubina) P1a Parasubbatina در این مقطع ظاهر شده اند. با مطالعه جانوران تک سلولی، مشخص شده است که از 28 گونه شناسایی شده که در اواخر کرتاسه می زیسته اند 22 گونه در مرز یا قبل از مرز K-T و در زون CF1 منقرض شده اند 6 .(Plummerita hantkeninoides) گونه باقی مانده Heterohelix globolosa)، Heterohelix navarroensis، Hedbergella monmouthensis، Hedbergella holmdelensis، Heterohelix dentata، (Gumbelitria cretacea تا اوایل دانین باقی ماندند. مرگ و میر و انقراض موجودات معلول تغییرات شدید محیطی بوده است. گونه هایی با تزیینات درشت و زبر در حالی که جمعیت کمی داشتند، نابود شدند و جاندارانی که پس از تغییرات محیط به وجود آمدند، با تزیینات کم و حتی بدون تزیین ولی با جمعیت زیاد، تمایل به بقا داشته اند. این وضعیت، الگویی از تجدید حیات انتخابی و تدریجی را در روزن داران شناور که در گذر مایستریشتین به دانین می زیسته اند را نشان می دهد که بسیار مشابه مقاطع مطالعه شده El Kef در تونس و دیگر توالی های مرز K-T در مصر، ایتالیا، اسپانیا و مکزیک بوده است.

در این مقاله ارتباط بین بزرگی امواج سطحی MS و لگاریتم ممان لرزه ای logM0 با استفاده از مقادیر M0 منتشر شده توسط دانشگاه هاروارد بررسی می شود. مقادیر بزرگی مورد استفاده MPragueS و Mts هستند با استفاده از داده های کاتالوگ جهانی ISC محاسبه گردیدند. اگرچه Mts پراکندگی کمتری نسبت به MPragueS نشان می دهد هیچ کدام در ارتباط MS برحسب losM0 وجود یک شیب واحد برای بزرگی های کوچکتر و یا شیب ⅔ برای بزرگی های بزرگتر را تایید نمی کند. در عوض برای ممان لرزه ای در محدوده 2.0×1024 تا1.26×1027 dyne-cm یک ارتباط خطی خوب با شیب 0.76 هنگام استفاده از مقادیر Mts وجود دارد و این ارتباط خطی تا M0=2.5×1023 dyne - cmگسترش دارد. همچنین مقایسه روابط به دست آمده Mts µ LogM0 برای مناطق تکتونیکی متفاوت یک خطای سیستماتیک نشان می دهد اما روابط مشابه به دست آمده برای زلزله های با مکانیسم متفاوت اختلاف مشهودی را نشان نمی دهد.

فرض کنیم H×tK گروه حاصل ضرب نیمه مستقیم دو گروه موضعا فشرده H و گروه موضعا فشرده و جابجایی K باشد. با معرفی تبدیل موجک پیوسته متناظر با برخی نمایش های مربعی انتگرال پذیر این گروه، سعی می کنیم فرم ملموسی برای بردارهای پذیرفتنی به دست آوریم.

در این مقاله برخی مشخصه های بسیار میانگین پذیری ارایه گردیده و به یک سوال باز لینگ پاسخ داده شده است. به خصوص ثابت شده است اگر T یک زیرمجموعه بورل از یک نیم گروه موضعا فشرده باشد به طوری که M(S)* دارای یک میانگین ضربی توپولوژیک باشد آنگاه T موج دار توپولوژیک چپ است اگر و فقط اگر وجود داشته باشد یک میانگین ضربی توپولوژیک M روی M(S)* به طوری کهM(cT)=1  که cT تابعک مشخصه T است. در نتیجه اگر T یک زیر گروه موج دار چپ توپولوژیک بورل و موضعا فشرده از یک نیم گروه موضعا فشرده S باشد آنگاه T بسیار میانگین پذیر توپولوژیک چپ است اگر و فقط اگر S بسیار میانگین پذیر توپولوژیک چپ باشد.

در این مقاله، با شروع از مدل احتراقی هم فشار میر- تر- وهن و با معرفی متغیر بدون بعد yi=ri/Rm کلیه روابط از نو بازنویسی شدند. در ادامه مجموعه مناسبی از زوج پارامتر احتراقی و دمای ناحیه داغ {Ts،Hs } برحسب پارامترهای a (پارامتر آیزنتروپ(، ) Uimسرعت انفجار درونی) مورد جستجو قرار گرفت که شرایط احتراق ناحیه داغ را برای ترکیب هم مولار دوتریوم - ترتیوم برآورده نمایند. در پایان، منحنی بهره انرژی حدی (Gf*) به صورت تابعی از انرژی احتراقی(Eign)  برای یک خانواده از سرعت های انفجار درونی محاسبه شد. با این اصلاح ساده معادلات اولیه، رابطه ای برای مقیاس بندی انرژی به صورت Efµ a3 Uim-10 برای حوزه دلخواهی از پارامترهای احتراقی به دست آمد. به دلیل ظهور حاصل ضرب HsTs در فرمول ها، قادر هستیم رابطه بهتری برای مقیاس بندی بهره انرژی با جایگزینی رابطه مقیاسی اخیر به دست آوریم که موجب افت نما در سرعت انفجار درونی به-7  می گردد.

ضرایب انباشت دز معادل برای چشمه های نقطه ای و همسان گرد نوترون که حفاظ های تیغه ای با ابعاد بینهایت و از جنس سرب، آهن و آب را مورد تابش قرار داده اند با استفاده از کد MCNP محاسبه شده اند. این ضرایب برای چشمه های نوترونی با انرژی های مختلف در گستره eV 0.025 تا 14 MeV و برای حفاظ های با ضخامت های از 0.5 تا 10 مسیر آزاد میانگین (mfp) ارایه شده اند. از آنجا که کد MCNP تمام بر هم کنش های نوترون با ماده را در محاسبات ترابرد نوترون در نظر می گیرد و همچنین با استفاده از روش های کاهش واریانس موجود در این کد می توان به جواب های درست و قابل قبولی دست یافت، می توان گفت که ضرایب انباشت ارایه شده در این مقاله دارای دقت کافی برای استفاده در محاسبات حفاظ گذاری و دزیمتری می باشند. مقایسه بخشی از نتایج به دست آمده در این جا با نتایج کارهای قبلی (که در شرایط مشابه لیکن با روش های متفاوت انجام شده اند) سازگاری خوبی را نشان می دهند.