متن ها محصول اجبارهای اجتماعی و زبانی اند، به همین دلیل قواعد بازی را باید در کارکردهای نهادی یافت که تولیدکننده گفتمان است.بازخوانی روایت راوندی از تاریخ آل سلجوق با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان نشان می دهد که متن تولیدشده در اواخر امپراطوری سلجوقی، بازتاب مجموعه ای از گفتمان های حاکم در سراسر عصر سلجوقی است. مناسبات قدرت و مشروعیت که شاخصه گفتمان سلجوقی است، به عنوان یک اصل تعمیم یافته در این متن انعکاس دارد و جنبه های معینی از هویت اجتماعی را بازتولید می کند. هر یک از گفتمان های دینی معطوف به قدرت، گفتمان مخالف و یا گریز از مرکز و گفتمان علمی معطوف به سیاست، در صورت بندی گفتمانی عصر سلجوقی از عناصر گفتمان های دیگر کمک می گیرد و آنها را به شبکه معانی خود پیوند می زند. نهادهای اجتماعی عصر سلجوقی، حاوی تشکل های گفتمانی ایدئولوژیکی است که از طریق نظارت سراسربین، با گروه های مختلف موجود در نهاد قدرت ارتباط می یابد.