برخی از مکاتب الهی و بشری، حقوق اخلاقی متمایزی برای زن و مرد قائل اند، بر این اساس این سوال مطرح است که آیا ابتناء حقوق اخلاقی متمایز زن و مرد بر تفاوت های تکوینی یا اجتماعی آنها توجیه عقلانی دارد؟ این مساله به لحاظ ابعاد اخلاقی (هنجاری و تحلیلی)، مستلزم آن است که در قالب رهیافت های نظری مکاتب اخلاقی بررسی شود. مکاتب اخلاقی غایت گرا، وظیفه گرا، فضیلت گرا و حق گرا، مکاتب اخلاقی مطرحی هستند که برای پاسخ به این مساله ظرفیت لازم را دارند. نتایج این تحقیق که ناگزیر به روش توصیفی- تحلیلی جمع آوری شده است، نشان می دهد که به غیر از برخی رویکردهای حقوق بشری در مکتب حق بنیاد، ابتناء حقوق اخلاقی بر تفاوت های جنسی و جنسیتی در همه مکاتب و نظریه های اخلاقی محذوری ندارد.