در طی پنجاه سال گذشته نظریه های طراحی پژوهی روشنگر مفهوم «طراحی» بوده است. از آنجا که این مفهوم امری پیچیده و انتزاعی است، به چارچوب های مفهومی و روش های شناختی متناسبی نیاز است تا بتوان وجوه متنوع و پیچیدة این تجربه و فعالیت انسانی را وضوح بخشید. از جملة مهم ترین نظریات شناختی معاصر «نظریة استعارة مفهومی» است که در طراحی پژوهی نیز مورد توجه و استقبال پژوهشگران این حوزه بوده است. با دقت در دو پارادایم اصلی مطرح شده در طراحی پژوهی، یعنی پارادایم «حل خردگرایانة مسئله» و «تأمل در عمل»، می توان در هریک از این دو حوزه، به واسطة استعاره مفهومی، نظریات مبسوطی را مشاهده کرد. طی بیست سال گذشته ضمن بازنگری در این دو پارادایم، استعاره های متعدد دیگری برای تکمیل آن ها و تبیین مفهوم طراحی مطرح شده است. در این پژوهش، با مرور و تحلیل محتوای مقالات مرتبط در دو نشریه معتبر و قدیمی از نشریات عرصة طراحی پژوهی، استعاره های مفهومی کلیدی در تبیین مفهوم طراحی انتخاب شده است. در کنار دو پارادایم ذکرشده، مهم ترین این استعاره ها «بریکولاژ»، «تطور مشترک»، «آشکارگی»، «گفتگو» و «بازی» هستند. درنهایت با ترسیم مجموعة نگاشت و مدل تصویری هر استعاره، وجوه آشکار و پنهان مفهوم طراحی در هریک از این استعاره ها تبیین شده است. نتیجة این پژوهش درنهایت چنین می شود که استعاره های هرمنوتیک (فهم) یعنی «آشکارگی»، «گفتگو»، و «بازی» برای روشن کردن مفهوم طراحی، به دلیل قرابت بیشتر با سازوکار طراحی، جزو مناسب ترین استعاره های مفهومی در به کارگیری آن ها در حوزة طراحی پژوهی هستند.