انطباق کارکرد جدید یک اثر معماری با کالبد تاریخی آن رویکردی قابل توجه در زمینة میراث فرهنگی کشور است. اصلی ترین هدف آن حفظ برخی ارزش های میراثی برای نسل های آتی است. ساکنان خانه های سنتی ارزشمند در شهرهای ایران، که در تناسب کامل با اقلیم محلی، مصالح، و ساختارهای فرهنگی طراحی شده اند، به طور عمده آن ها را تخلیه و رها کرده اند. به منظور محافظت از این میراث ها و همچنین مقابله با کهنگی ناشی از خالی بودن آن ها در بافت های تاریخی، در برخی از این خانه ها عملکرد های جدیدی جاری شده است. پرسش اساسی این است: مهم ترین معیارها در تطبیق پذیری مناسب این میراث ارزشمند با عملکرد های جدید کدامند؟ در این مقاله نخست با کنکاش در ادبیات موضوع به استخراج مهم ترین معیارهای تطبیق پذیری پرداخته می شود و سپس سه نمونه با سه نوع عملکرد متداول در این گونه بناها را بر اساس آن معیارها ارزیابی می گردد. با علم به اینکه پروژه های بی شماری در این خصوص در کشور در حال انجام است، تلاش شده چالش ها و فرصت های استفادة مجدد از خانه های تاریخی، با هدف دست یابی به تطبیق پذیری مناسب تر، با دقت و به طور مفصل بررسی شود. این پژوهش جزء تحقیقات کاربردی و از نوع مطالعه موردی و پیمایشی است. با در نظر داشتن نمونه های مورد مطالعه، بر اساس معیارهای استخراج شده، از متخصص ها و غیر متخصص ها (همراه با توضیح واژه های تخصصی) پرسش هایی می شود و پاسخ ها به پرسش ها با شاخص هایی، که بر اساس پیشینة تحقیق تعیین و شناسایی شده اند، تحلیل می شود همچنین، از طریق بررسی های معمارانه در نمونه ها، تلاش می شود چالش های موجود در این روند شناسایی گردند. نتیجة پژوهش نشان داده است که در هر سه نمونه، هویت فرهنگی پایدار شده، اقتصاد محلی رونق یافته، و منافع زیست محیطی به دست آمده است. با وجود این، مشارکت های ذی نفعان در فرایند استفادة مجدد کمرنگ است و همچنین سازة بنا نیاز به بازنگری و تقویت دارد.