باغ تخت، باغی با قریب هزار سال سابقه، در اواسط عهد قاجاریان، بسیار باشکوه بود. این باغ شاهی چون اریکه ای بر بالای شهر نشسته بود. سه عرصه «باغ استخر» و «باغ مطبق» و «باغ خلوت» در حکم مقدمه و میانه و موخره آن بودند. از یک نظر، «باغ خلوت» معتبرترین عرصه بود، اما از نظر دیگر سه عرصبه باغ رقیب هم بودند. باغ تخت، چون باغ های پی در پی ایرانی، مضمون «عالم اندر عالم» را ظاهر می کرد، لیکن سه عرصه اش نشسته بود، «شاه نشین»، که میان «باغ خلوت» و «باغ مطبق» نشسته بود، ناظر به همه جا بود و در ترکیب با «باغ مطبق» ساختمانی بزرگ و پله پله می نمود که همه بستر را تملک می کرد. ایوان دو رویه آن گویی «عالم صغیر» همه باغ بود. «باغ مطبق» با هفت سکو هفت خانی با معانی بسیار برپا کرد. «باغ مطبق» فرد را به بالا و پایین و یمین و یسار می کشاند تا تنوع بی مانندی از چشم اندازها را ببیند. «کلاه فرنگی» ها جلوه دیگری از تنوع مناظر و نیم رخ باغ را عرضه می کردند. پرداخت «باغ مطبق»، با لطایف گوناگون و مخالف خوانی های شیرین، طرحی در پیوند با اندیشه کلی آن بود. «باغ مطبق» به همراه دو عرصه دیگر باغ پر از درس طراحی معماری و طراحی فضای باز بود.