مواد و روش ها: در این تحقیق از موش های صحرایی نژاد NMRI با وزن بین 250 تا 320 گرم استفاده شد. حیوانات بطور تصادفی به دو گروه کنترل و کیندل تقسیم شدند. به منظور ایجاد کیندلینگ از ماده پنتیلن تترازول (PTZ) با دوز 45 میلی گرم به ازا هر کیلوگرم وزن حیوان استفاده شد. به گروه کنترل به جای PTZ با همان حجم محلول سالین تزریق شد. 48 تا 144 ساعت پس از پایان کیندلینگ حیوانات با دوز g/kg 1.2 داروی اورتان بی هوش شده و در دستگاه استریوتاکسی قرار داده می شدند. سپس سوراخی به قطر یک میلیمتر جهت قرارگیری الکترود تحریکی بر روی فیبرهای جانبی شافر و سوراخ دیگری به قطر یک میلی متر برای قرارگیری میکروالکترود ثبات بر روی ناحیه CA1 هیپوکمپ ایجاد شد. موج تحریکی از طریق الکترودهای تحریکی دو قطبی بر روی فیبرهای جانبی شافر وارد شده و پاسخ های سیناپسی از روی لایه دندریتی و یا جسم سلولی نورون های هرمی ثبت می شد. این پاسخ ها قبل از PBs و 5، 15، 30 و 60 دقیقه پس از PBs جمع آوری و پس از دریافت، تقویت و پالایش در حافظه رایانه ذخیره می شدند.
یافته ها: نتایج حاصل از تجربه و تحلیل آماری نشان می دهند که 48 تا 144 ساعت پس از پایان کیندلینگ اختلاف معنی داری بین اثر PBs در ایجاد LTP در ناحیه دندریتی سلول های هرمی بین موش های کیندل و کنترل وجود ندارد و در لایه جسم سلولی، PBs در موش های کنترل سبب ایجاد LTP می گردد در حالی که در موش های کیندل شده جواب های متغیری ایجاد می کند.
نتیجه گیری: به نظر می رسد که تغییر توانایی PBs در ایجاد LTP در موش های کیندل شده می تواند یکی از دلایل اختلال یادگیری مشاهده شده در این موش ها باشد.