امام محمد غزالی (م505) مشهورترین مخالف فلسفه در میان متکلمین دنیای اسلام است. وی علیرغم ادعای نقد گفتار فلاسفه در حوزه الهیات، منطق و روش استدلال قیاس برهانی را می پذیرد و آن را جایگزین روش استدلال قیاسی (رد الغایب الی الشاهد) متکلمین پیش از خود می کند. در این مقاله با روش توضیحی-تحلیلی نشان خواهیم داد که غزالی با پذیرش امکان حصول یقین عقلی خود اتکا (قیاس برهانی)، بسترساز ورود محتوای فلسفه سینوی به کلام اسلامی و شروع تخلیط فلسفه با کلام در دنیای اسلام شد. او درعین حال با عدم التزام به لوازم این پذیرش تاریخی در بررسی مباحث الهیات عقلی، در بررسی تفکرات فیلسوفان همانند اسلاف خودش عمل کرد و دچار تهافت در نوع مواجهه با تفکر فلسفی یونان شد؛ قبول روش تفکر و رد محتوی به دلیل مخالفت با اصول ایمانی و ظواهر ادله نقلی.