مناسبات میان سوژه و ابژه مناسباتی بر آمده از خلاء و یا نتیجه خنثی ای از اندیشه هایی خنثی نیست. از این رو نقد جامعه ی معاصر در همان حال که نقدی است معرفت شناسیک، رسالتی معرفت شناختی نیز هست. هدف مقاله پیش رو در این راستا، نشانه روی به آن گره گاه هایی است که مدافع و پشتیبان نوع خاصی از مناسبات میان سوژه و ابژه است. با این توضیح که باور به سوژه ای که بتواند تمامیت امر واقع را فراچنگ آورد، همزاد ترس از هر گونه امر بیرونی شرایط هژمونی ایدئولوژیک را مهیا و پایدار می سازد. از این رو دیالکتیک منفی علاوه بر نشان دادن این گره گاه ها، در پرهیز از نسبیت باوری شرایط آرمانی تجربه را در وجه ایجابی به پیش می کشد.