امروزه بودجه به عنوان ابزار سیاستگذاری از اهمیت بسزایی برخوردار است. در ایران نیز، بودجه مهم ترین سندی است که دولت همه ساله به موجب اصل پنجاه و دوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران برای رسیدگی و تصویب به مجلس شورای اسلامی تقدیم می کند. با گذشت نزدیک به یک قرن از پیشینه اجرایی بودجه، اغلب کارشناسان و دست اندرکاران بر این باورند که بودجه ریزی در ایران با مسائل و مشکلات متعددی روبروست. یکی از مهم ترین چالش هایی که نظام بودجه ریزی در ایران با آن مواجه است، مسئله احکام متنوعی است که قانون بودجه را تبدیل به ترمیم کننده کاستی های سایر قوانین کرده است. درحال حاضر بودجه دست یافتنی ترین راه حل برای تصویب لوایح و طرح های جامانده یا بازمانده از مفاد قوانین کشور است. چرایی تولد این احکام متنوع و متعدد در قوانین بودجه و چگونگی واکنش صحیح و مبتنی بر اصول و قواعد حقوقی به این چالش ها، یکی از مهم ترین مباحث حقوقی حال حاضر کشور است. به دلیل اهمیت این موضوع، در این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با بررسی قوانین و مقررات مربوطه، به این سئوال پاسخ داده می شود، چه احکامی در لایحه بودجه کل کشور سال 1402 که فاقد ماهیت بودجه ای به نظر می رسند، در لایحه الحاق برخی مواد به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت (3) درج نشده اند؟ مطابقت مفاد لایحه الحاق (3) با لایحه بودجه سال 1402 کل کشور، گویای آن است که برخی از احکام مندرج در لایحه بودجه مزبور که فاقد ماهیت بودجه ای بوده ا ند، در لایحه الحاق (3) درج نشده اند و باید درخصوص الحاق چنین احکامی به لایحه الحاق (3) تعیین تکلیف شود تا در لوایح بودجه سال های آتی نیازی به تکرار آنها نباشد.