کنفرانس ملی چشم انداز 1420 و پیشرفت های تکنولوژیک مهندسی برق، کامپیوتر و فناوری اطلاعات
سال:1396 | دوره:1 |تعداد مقالات:15

این مقاله به بررسی و گسترش زیرساخت ها، خدمات و عملکرد برای شهرهای هوشمند می پردازد. ما تحلیل خواهیم کرد که IOT این پتانسیل را دارد که شبکه ای در دسترس از دستگاه های به هم متصل و سنسورهای هوشمند برای شهر هوشمند ایجاد کند و تجزیه و تحلیل کلان داده این پتانسیل را دارد که خواسته ها را ازIOT  به محیط کنترلی واقعی برای شهر هوشمند منتقل کند و از مزایای رایانش ابری و متمرکز شدن بر روی تئوری استخراج و پالایش داده ها استفاده نموده تا به خوبی بتوانیم آن ها را ذخیره و مدیریت نماییم.

محاسبات ابری نتیجه تکاملی روش های محاسبات قبلی است، که نشان دهنده یک تغییر پارادایم برای ارائه منابع و خدمات است. در این تحقیق تمرکز اصلی بر روی امنیت ابر قرار گرفته و سعی شده است جزئیات مورد نیاز بررسی گردد. همچنین مجازی سازی که یکی از تکنیک های نوظهور در دنیای فن آوری اطلاعات است، را به عنوان پایه ای برای ساخت یک ابر به کار برد، بررسی کردیم. درضمن در این مقاله، ما نشان می دهیم که چگونه مجازی سازی می تواند امنیت محاسبات ابری، را با حفاظت از یکپارچگی ماشین های مجازی مهمان و اجزای زیرساخت ابر افزایش دهد.

هدف پژوهش حاضر ارزیابی اثرات حاصل از اجرای نیروگاه های گازی با ظرفین 1000 مگاوات، بر محیط زیست منطقه نیروگاه بنام شهید مفتح همدان در دشت کبود راهنگ در کیلومتر 45 جاده همدان - تهران، از نوع حرارتی با ظرفیت تولید 1000 مگاوات است که شامل 4 واحد بخار 250 مگاواتی در زمینی به مساحت 270 هکتار است.ساخت تجهیزات اصلی نیروگاه و همچنین اجرای نیروگاه توسط شرکت صنایع سنگین میتسوبیشی ژاپن در سال 1375 انجام شده است سوخت اصلی این نیروگاه گاز طبیعی است و در برخی مواقع از مازوت یا نفت کوره استفاده می شود همچنین این نیروگاه دارای برج های خنک کن از نوع تر میباشد که بسیار برای محیط ریست مضر است. و از آنجا که بزرگترین مشکل این نیروگاه در تولید برق، کاهش منابع سفره های آب زیرزمینی اعلام شده است. در سالهای اخیر به علت کمبود منابع آب زیرزمینی ,و به جهت به حداقل رساندن مصرف آبهای زیرزمینی دشت فامنین، وزارت نیروی ایران با مجریگری سازمان توسعه برق ایران طی بررسی و پژوهشی چندساله اقدام به تبدیل برج های خنک کننده ی تر نیروگاه به برجهای هیبریدی (خشک هلر و تر) کرده است که برج خشک واحد اول نیروگاه با طراحی و اجرای داخلی و بصورت برج هلر فلزی با پوشش آلومینیومی، برای اولین بار در ایران در مردادماه سال 94 با موفقیت وارد مدار گردید و برج خشک هلر واحد دوم در مرحله ی اجرایی قرار دارد که طبق برنامه ی زمانبندی تابستان سال 97 وارد مدار خواهد شد.با اجرایی شدن طرح فوق تحولی بزرگ و راه حل مناسبی جهت کاهش مصرف آب در نیروگاهها و صنایع بزرگ بدست آمد و دیگر نیروگاهها نیز خواهان اجرای طرح فوق شدند. متاسفانه عدم استفاده درست متناسب با منطقه باعث از بین رفتن آب های زیر زمینی و ایجاد حفره هایی در این شهر شده است. در استان همدان مصرف می شود و 40 درصد مابقی نیز به استان های همجوار ارسال می شود 60 نیروگاه درصد برق تولیدی این. براساس پروژه های مشابه و منابع تخصصی و فنی اقدام به شناسایی ریزعوامل محیطی و ریزفعالیت های پروژه در مراحل اجرا و بهره برداری گردید. برای بررسی اثرات محیط زیستی حاصل از اجرا و عدم اجرای پروژه در محیط زیست منطقه مطالعاتی، از روش های چک لیست ساده و ماتریس تعاملی لئوپولد تعدیل شده استفاده گردید. با توجه به بررسی ها و نتایج حاصل از تکمیل ماتریس ارزیابی در دو فاز ساختمانی و بهره بردای مشاهده گردید که پروژه فاقد اثرات منفی با شدت تخریب زیاد و بسیار زیاد می باشد. بنابراین با توجه به این که مجموعه موارد مخرب و بسیار مخرب پائین تر از 50 درصد اثرات است، اجرای پروژه با اعمال طرح های بهسازی تائید می گردد. در نهایت روش های کاهش و کنترل اثرات و پیامدهای منفی به تفکیک مراحل ساختمانی و بهره برداری ارائه و برنامه های پایش و مدیریت محیط زیست تدوین می گردد.

دراین مقاله با استفاده از تکنولوژی نانوتیوپ یک تقویت کننده را طراحی کردیم که برای ثبت سیگنال های عصبی کاربرد دارد. تقویت کننده های عصبی باید دارای نویز و توان کم باشند تا به شبکه عصبی آسیبی وارد نشود زیرا گرمایی که بر اثر توان بالا ایجاد می شود می تواند بافت های عصبی را از بین ببرد. ما در این مدار توان و نویز را کاهش داده ایم. شبیه سازی های مداری با استفاده از نرم افزار  Hspiceو تکنولوژی نانوتیوپ انجام شده است که نتایج شبیه سازی نشان می دهد که تقویت کننده ما عملکرد خوبی دارد.

این خلاصه، توسعه یک پایه شناخت برای کاهش اضافه ولتاژهای گذرای کلیدزنی در خطوط انتقال HV را ارائه می کند. از این پایه شناخت، می توانیم برخی قواعد عملی را برای گذراهای ضربه کلیدزنی بیابیم. این قواعد عملی در سیستم پشتیبانی هوشمند پیشنهادی به کار خواهد رفت. این قواعد با مطالعه جزئی تر پدیده گذرای کلیدزنی، به دست خواهند آمد. پایه شناخت برای مطالعات ضربه کلیدزنی، مشکل انتخاب مدل های مناسب برای نشان دادن اجزای سیستم قدرت در برنامه گذرای الکترومغناطیسی را حل می کند. این، به بررسی اعتبار داده های استفاده شده برای نمایش پدیده گذرای شبیه سازی شده کمک کرده و به کاربر، پیشنهاداتی را برای اصلاح داده های نمونه خود پیش از شبیه سازی می دهد.

اساسا، داده های عظیم به موقعیتی اطلاق می شود که جنبه ها و دست ساخته های شخصی یا حرفه ای زندگی روزمره که اگر بخواهیم تعدادی را نام ببریم، مثلا ویژگی های فرد یا شرکت، اعلانات شبکه های اجتماعی و وبلاگها، تاریخچه های خرید، سوابق سلامت در آن ها به شکل دیجیتال وجود دارند و داده ها به طور فزاینده و پویا در اینترنت و وب تولید می شوند و امروزه ابزار و فنونی برای ارزیابی و تحلیل تمام داده ها با ترکیبهای مختلف وجود دارند. شرکتهای زیادی تاثیرات بزرگ کسب و کار و بنابراین تاثیراتی که طرحهای تحلیلی مبتنی بر داده های عظیم می توانند بر تبلیغات، بازرگانی و هوش تجاری داشته باشند را پیش بینی می کنند.به طور کلی، متوجه شدیم که ریز و متلاشی شدن این داده های بزرگ، در مراحل اولیه در حوزه ی پژوهش به لحاظ اصول نظری، تنوع روش شناختی و تجربی گرایی کاربرد دارد این چالش برای بهبود درک داده های بزرگ دولتی در تحقیقات معاصر، به پیشرفت بیشتر دانشمندان و تصمیم گیرندگان برای پیشبرد تحقیقات آینده در شیوه ای سازنده تری خدمت می کند.روش های زمینه ای مانند پرس وجوهای پیوسته، خلاصه سازی داده ها و تطبیق، و استدلال جریان را ارائه خواهیم داد.در این مقاله امکان بهبود کارایی سیستم های هوش کسب و کار در شرکت ها را توصیف می کنیم.

در این مقاله روش جدیدی مبتنی بر شبکه های عصبی کانولوشن برای قطعه بندی تومورهای مغزی در تصاویر ام آر آی ارائه می شود که کار را با مرحله پیش پردازش شامل اصلاح میدان بایاس، شدت و عادی سازی قطعات شروع می شود پس از آن طی روند آموزش، تعداد قطعات آموزشی به طور مصنوعی به کمک چرخش قطعات آموزشی و نیز استفاده از نمونه های HGG برای قطعه بندی تعداد دسته های کمیاب LGG افزایش می یابد. شبکه عصبی کانولوشن روی لایه های کانولوشن با ابعاد هسته کوچک 3×3 ساخته می شود تا امکان انجام معماری های عمیق تر را فراهم نماید.در پایان نشان داده می شود که تابع فعال سازی LReLU نسبت به تابع ReLU نقش مهم تری در آموزش کارآمد شبکه های عصبی کانولوشن دارد.

ویژگی های منحصر به فردی مانند قابلیت انتقال الکتریکی بالستیک، تحرک پذیری بالای حامل ها، چگالی جریان زیاد، تقارن باند الکتریکی و عدم پیوندهای آویزان از یک سو و قابلیت تنظیم ولتاژ آستانه و در نتیجه امکان پیاده سازی منطق چند ارزشی از سوی دیگر، ترانزیستورهای مبتنی بر نانولوله کربنی را در شمار یکی از مهمترین گزینه ها به منظور جایگزینی با ترانزیستورهای MOSFET قرار داده اند. امروزه یکی از بخش های مهم بسیاری از سیستم های VLSI مانند واحد محاسبه پردازنده ها، ریزپردازنده ها، پردازنده های سیگنال های دیجیتال و پردازنده های صدا و تصویر، سلول تمام جمع کننده است. علاوه بر این، تمام جمع کننده ها پایه و اساس بسیاری از مدارهای محاسباتی دیگر مانند تفریق گر، تقسیم گر، ضرب گر، کمپرسور، مقایسه گر، مدار محاسبه آدرس و مدار بررسی توازن را تشکیل می دهند. با توجه به این پیش زمینه و درک اهمیت غیرقابل انکار جمع کننده ها در سیستم های VLSI بر آن شدیم تا در این مقاله به ارائه یک تمام جمع کننده سه ارزشی کارآمد بر مبنای ترانزیستورهای نانولوله کربنی بپردازیم و ضمنا در کنار آن مروری بر تاریخچه ترانزیستورهای نانولوله کربنی و انواع مختلف آنها بنماییم.

رایانش ابری مدلی است که دسترسی به منابع محاسباتی، سرورها، منابع کاربردی و انواع سرویس ها را با سرعت مناسب و به آسانی فراهم می کند. هزینه پایین و مقرون به صرفه بودن آن، رایانش ابری را به یک بستر ایده آل برای به کارگیری معماری سرویس محور تبدیل کرده است. اما مهمترین چالش این فن آوری تامین امنیت آن است که موجب عدم اطمینان مدیران برخی سازمانها به آن می گردد. در این مقاله رویکردهای ایجاد امنیت در ذخیره و انتقال داده به فضای ابر، بررسی می شود.

مزایای قابل ملاحظه منطق چند ارزشی مانند افزایش محتوای اطلاعات، امکان تعریف تعداد توابع بیشتر در سیستم، انتقال و ذخیره فشرده اطلاعات، کاهش پیچیدگی میان ارتباط ها، کاهش مساحت تراشه، کاهش تعداد پین های مدار، افزایش سرعت محاسبات و کاهش توان مصرفی مدار از یک سو و فراهم شدن امکان استفاده از منطق چند ارزشی با بکارگیری ترانزیستورهای نانولوله کربنی از سوی دیگر، باعث شده تا در سال های اخیر طراحان حوزه ی معماری سیستم های کامپیوتری تمایل زیادی به طراحی مدارهای چند ارزشی پیدا کنند. لذا با تاکید بر اهمیت بحث کاهش توان در سیستم های خاص منظوره و سامانه های نهفته، هدف اصلی این مقاله ارائه یک تمام جمع کننده سه ارزشی مبتنی بر ترانزیستورهای نانولوله کربنی برای کاربردهای کم مصرف می باشد و ضمنا در کنار آن مروری بر منطق چند ارزشی و مزایای آن خواهیم داشت.

در این مقاله با کمک روش های پردازش تصویر و شبکه های عصبی رقابتی الگوریتمی جهت تشخیص روی آب یا داخل آب بودن شناگران از طریق دوربین های نظارتی، ارائه می شود. در ابتدا بردارهای آموزشی برای آموزش شبکه متناسب با وضعیت های مختلف جسم در محیط آبی و پس زمینه تهیه و از این بردارها برای آموزش شبکه استفاده می شود. ورودی شبکه عصبی بردار رنگ پیکسل های تصویر ورودی و خروجی آن بردار رنگ پیکسل های تصویر خروجی شبکه می باشد. در مرحله آموزش، شبکه می آموزد که به ازای هر کدام از حالات پیکسل های متعلق به شناگر زیر آب، شناگر روی آب و یا متعلق به پس زمینه، بردار رنگ جداگانه ای در خروجی ایجاد کند. سپس برای بهبود نتیجه پردازش هایی بر روی تصویر خروجی صورت می گیرد و وضعیت شناگر بطور دقیق تعیین می شود.

با ورود روند مجتمع سازی به ابعاد نانومتری در سال های اخیر، چالش هایی در ادامه روند قانون مور به وجود آمد، بطوریکه امکان ادامه روند مقیاس گذاری بر اساس فناوری فعلی یعنی ترانزیستورهای MOSFET میسر نبود. لذا فناوری های جایگزینی معرفی شدند که در میان آنها فناوری CNTFET به دلیل ویژگی های منحصر به فرد نانولوله و امکان بهره گری از منطق چند ارزشی از اهمیت بیشتری برخوردار است. در این مقاله، ما قصد داریم ضمن مرور کامل ویژگی های ترانزیستورهای نانولوله کربنی، به ارائه یک تمام جمع کننده ی مد ولتاژ سه ارزشی مبتنی بر ترانزیستورهای نانولوله ی کربنی بپردازیم که بر اساس تکنیک Multi-threshold طراحی شده و بر پایه معماری مکمل استوار است، از اینرو می توان از آن در پلتفرم های CMOS بهره برد. در ادامه، شبیه سازی جامعی بر روی طرح پیشنهادی تحت شبیه ساز HSPICE انجام گرفته و نتایج شبیه سازی علاوه بر تایید صحت عملکرد طرح ارائه شده، حاکی از بهبود تاخیر طرح پیشنهادی در مقایسه با سایر طرح های دیگر است.

یکی از عملیاتی ترین راههای افزایش طول عمر شبکه های حسگر بسیسم، استفاده از روشهای خوشه بندی با انرژی مصرفی کمتر می باشد. در این مقاله ما با هدف کاهش مصرف انرژی در این شبکه ها، روشی برای خوشه بندی ارائه می نماییم که اولا بر اساس میزان آنتروپی داده و نرخ همگرایی داده های جمع آوری شده از محیط شکل میگیرد و دوما جهت دسته بندی مناسب داده های پیوسته ی مربوط به پارامتر محیطی، از منطق فازی استفاده نموده ایم. راهکار پیشنهادی در محیط نرم افزار NS2 شبیه سازی گردیده و نتایج و نمودارهای حاصل بیانگر کارایی روش ارائه شده می باشد.

رله های حفاظت باسبار به عنوان مهمترین و عمده ترین رله های حفاظت الکتریکی در قبال اختلال ایزولاسیون باسبار محسوب می شوند. تلاش های مدوام به منظور هوشمند نمودن هرچه بیشتر این نوع رله های حفاظتی توسط کارخانجات سازنده مختلف صورت گرفته و تا کنون روش ها و ابداعات گوناگونی جهت عملکرد بهتر رله ها معرفی شده است. هرگونه عملکرد نابجای رله حفاظت باسبار با قطع باسبار در طی بهره برداری می تواند سبب بروز خاموشی گسترده شده و با ناپایداری شبکه همراه باشد. به همین علت بررسی عوامل موثر در عملکرد نابجای رله و پیش بینی های به عمل آمده به منظور مقابله با آن حائز اهمیت می باشد. در این مقاله، سعی بر آن است که با اتخاذ راهکارهای جدید با استفاده از نرم افزار DigSilent و نیز تجربیات بهره بردار جهت جلوگیری از عملکرد نابجای رله حفاظت باسبار در ایستگاه پست شرق استان هرمزگان با آرایش دوبل باسبار ارائه گردد. در تعدادی از ایستگاه های انتقال با آرایش دوبل باسبار در سطح شبکه برق کشور و نیز در چندین ایستگاه مشابه در سطح شبکه برق هرمزگان، به هنگام انجام مانور جهت جابجایی یک فیدر از روی یک باسبار به باسبار دیگر، رله های حفاظت باسبار بصورت نابجا عمل نموده و باعث خاموشی کامل پست های زیر مجموعه شده اند. هدف این مقاله بررسی این عملکرد ناخواسته و اتخاذ راهکار برای جلوگیری از وقوع آن می باشد.

برقراری امنیت در سیستمهای کامپیوتری همواره یکی از دغدغه های سازندگان وتوسعه دهندگان این سیستمها بوده است. امنیت صد درصدی هیچگاه برقرار نخواهد شد اما می توان امنیت راتا حد قابل قبولی برای این سیستمها ارائه داد لذا توسعه دهندگان هموراه درصدد یافتن راه حلهای جدید برای بالابردن ضریب امنیت سیستمها می باشند. نیازمندیهای امنیتی که سیستمهای نرم افزاری نیاز دارند عبارت از یکپارچگی، دسترسی پذیری محرمانگی احراز هویت و عدم انکارمی باشد. عاملهای نرم افزاری بواسطه اینکه صرفا از نرم افزار تشکیل شده اند در مقابل میزبانها و عاملهای خطرناک آسیب پذیرند که این آسیب پذیری درحوزه های پنجگانه فوق می تواند اتفاق بیافتد. لذا باید سعی کرد که از این عاملها درمقابل خطراتی که در حوزه های فوق بوجود می اید محافظت نمود. یکی از مسائل موردتوجه درباره عاملهای سیار با توجه به کاربرد فراوان آنها موضوع برقراری امنیت آنها در یک شبکه ناشناخته از بعد میزبانهای خطرناک و امن می باشد. تصور کنیدکه یک عامل سیار جهت خرید بلیت هواپیما از جانب یک کاربر اجرا گردیده باشد، چنانچه امنیت و به خصوص مساله دسترس پذیری دراین محیط برقرار نباشد، در این صورت میزبان فروشنده منابع مورد نیاز عامل را در اختیار آن قرار نداده و لذا عامل از انجام عملیت مربوطه ناتوان خواهد بود. لذا حفظ امنیت و به خصوص مساله دسترس پذیری موضوعی است که باید روشهای موثری برای آن ارائه داد، که دراین تحقیق تلاش می شود با استفاده از ویژگیهای عاملها نظیر همکاری یادگیری استقلال و سایر ویژگیهایی که قبلا ذکر شد یک مدل موثر جهت حفظ دسترس پذیری در سیستمهای چند عامله ارائه کرد.