از دیرباز و در جوامع مختلف، صاحبان هویت های گوناگون، شیوه های متنوعی را و به منظور نمایش این هویت ها در زندگی خود به کار می گرفته اند. با تأمل در فرهنگ های گوناگون می توان به حفظ، نگهداری و انتقال آنها از طرق گوناگون اشاره نمود. در این میان، موزه ها مکان هایی معنادار برای ارائه و نمایش هویت فرهنگی هستند که به صورتی نمادین عمل می کنند. از سویی، فرهنگ های گوناگون، متاثر از نوعی جهانی شدنِ یک رنگ کننده که آن ها را تحت الشعاع قرار داده، در تکاپویی پر جنب و جوش به منظور تمایزبخشی میان خود و دیگری-ها افتاده اند. بنابراین و با توجه به اهمیت مقولة فرهنگ در جامعة ایرانی، این پژوهش در پی پرداختن به این موضوع در چارچوب پیشینه و ادبیات موجود در انسان شناسی و مشخصاً حوزة مربوط به انسان شناسی موزه است. از این رو، مقالة حاضر با الهام از این ادبیات و با اتخاذ روش مردم نگاری، تلاشی به منظور فهم نقش موزه ها در ارتباط بین هویت قومی و ملی (فرا قومی) با توجه به معنای تجربیات زیستة بازدیدکنندگان موزه های مورد مطالعه در شهرستان های زابل و زاهدان می باشد. یافته های به دست آمده در قالب پنج مضمون عمده و یک هستة مرکزی ارائه گردیده اند. پنج مضمون عمده عبارتند از: کسب دانش و آگاهی تاریخی، تشدید حس تعلق خاطر قومی-ملی، تقویت منزلت قومی-ملی، تقویت خودآگاهی و خودباوری قومی-ملی، و زیبایی شناسی قومی-ملی. هستة مرکزی که کل روایت ارائه شده بر آن دلالت می نماید نیز، به تولید، بازتولید و بازنمایی هویت قومی-ملی در موزه ارجاع دارد.