از زمان تاسیس جمهوری اسلامی ایران در سال 1357، موضوع افغانستان یکی از مسایل و موارد مهم سیاست خارجی آن بوده است. با این همه، جایگاه و اهمیت این کشور در سیاست خارجی ایران یکسان نبوده است. بلکه با توجه به تحولات داخلی افغانستان، منطقه ای و بین المللی دستخوش تغییر شده است. به گونه ای که در برخی مواقع به علت بروز بحران های شدید و عمیق در این سه سطح، افغانستان به صورت مهمترین موضوع و معضل سیاست خارجی ایران درآمده است. تهاجم نیرو های ائتلاف بین المللی به رهبری آمریکا به افغانستان و سپس سقوط طالبان در دسامبر 2001، یکی از آن موارد و مقاطع تاریخی است. اگرچه این رخداد، «بحران سیاست خارجی» برای جمهوری اسلامی به شمار نمی رود، اما بحرانی منطقه ای و بین المللی در محیط امنیتی پیرامونی آن پدید آورده و امنیت و منافع ملی ایران را شدیدا تحت تاثیر قرار داده است.در این مقاله تلاش می شود، چرایی، چگونگی و رفتار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در این بحران تجزیه و تحلیل شود. زیرا انتظار می رفت ایران به عنوان یکی از بازیگران تاثیر گذار در افغانستان نقش فعال و سازنده ای در فرایند یاد شده ایفا کند؛ نقشی که مستلزم سیاست خارجی کنشمند یا حداقل کنشگر از سوی ایران باشد. بدین منظور، اهداف، جهت گیری و رفتار سیاست خارجی ایران در سه مقطع قبل از جنگ، مرحله عملیات نظامی و دوره سازندگی، بررسی و واکاوی می شود. هدف اصلی، تبیین عوامل تعیین کننده سیاست خارجی ایران و عناصر تشکیل دهنده به رفتار آن در بحران افغانستان است.