میرداماد و ملاصدرا دو استوانه حکمت اسلامی ایران زمین اند که یکی از استرآباد و دیگری از شیراز برخاسته و در اصفهان به هم می رسند. هر یک صاحب اندیشه هایی ژرف در مسایل حکمت الهی، از جمله در جهان شناسی است که این مقاله مختصر به پاره ای از مبانی فکری و دیدگاه های آنان در این باب می پردازد بحث اصالت وجود یا ماهیت و تعلق جعل به ماهیت یا وجود، از مبانی مورد اختلاف، و مباحثی چون حرکت جوهری، حرکت سرمدی افلاک، حدوث دهری عالم یا حدوث زمانی بدون ابتدای زمانی آن، و ربط حادث و قدیم از مسایل مورد توجه این دو حکیم در باب جهان شناسی است که هر یک نظریه خاصی درباره آنها ابراز داشته اند که در حد مجال این نوشتار بررسی خواهد شد.