یکی از مسایل مهم فلسفی، که سابقه آن به دوره یونان باز می گردد، مساله نظر و عمل و نسبت آن دو با یکدیگر است. این مساله تحت عنوان «حیات نظری» و «حیات عملی» در یونان و سپس در قرون وسطی مطرح شد. متفکران مسیحی معمولا با استناد به داستانی در انجیل لوقا درباره دو خواهر به نام های مریم و مرتاه به عنوان مظاهر نظر و عمل، این موضوع را تفسیر کرده اند. در این نوشتار دو گونه تفسیر، یکی تفسیر کلامی - فلسفی توماس آکوئینی و دیگری تفسیر عرفانی صاحب کتاب ابر ندانستن، شرح داده می شود و در انتها به طور خلاصه این بحث در قرون وسطی و در دوره جدید مقایسه می گردد.