چکیده فارسی:بر اساس فلسفه تعلیم و تربیت نظری و رویکرد استنتاجی در آن، نظریه و عمل تربیتی نیازمند مابعدالطبیعه است. این رویکرد مبتنی بر این پیش فرض است که بایدها و ارزش ها از هست ها و واقعیت ها استنتاج می شود و همچنین هر حکمت نظری، نوع خاصی از حکمت عملی را ایجاد می کند. این نوشتار درصدد است تا با اثبات «امکان استنتاج فلسفه تعلیم و تربیت از وجودشناسی اسلامی»، برخی از دلالت های تربیتی وجودشناسی اسلامی را استنتاج نماید.در فلسفه اسلامی همه مباحث فلسفی و مسائل مابعدالطبیعی به مباحث وجودشناسی گره خورده است و عمده ترین مباحث این نوع از وجودشناسی عبارت اند از: تمایز میان ماهیت و وجود، اصالت وجود، تشکیک در حقیقت وجود و اشتداد وجودی. با توجه به این اصول، مطالب این پژوهش در دو قسمت: الف) تاثیر وجودشناسی اسلامی بر انسان شناسی و تربیت؛ ب) تاثیر وجودشناسی اسلامی بر علم شناسی و تعلیم، شکل گرفته است.
چکیده عربی:استنادا إلی فلسفة التعلیم والتربیة النظریة والاتجاه الاستنتاجی فیها، یغدو من الواضح ان النظریة التربویة والعمل التربوی بحاجة إلی نظرة ما بعد الطبیعة. و هذا الاتجاه مبنی علی افتراض مسبق و هو ان القیم والواجبات و ما ینبغی أن یکون تستنتج مما هو کائن و من واقع الحیاة. و مثلما ان کل حکمة نظریة تخلق نوعا خاصا من الحکمة العملیة، یحاول هذا البحث من خلال إثبات امکانیة استنتاج فلسفة التعلیم والتربیة من معرفة الوجود الإسلامی، استنتاج بعض الدلالات التربویة لمعرفة الوجود الإسلامی.فی الفلسفة الإسلامیة ارتبطت کل المباحث الفلسفیة و مسائل ما بعد الطبیعة بمباحث معرفة الوجود. و أهم مباحث هذا النوع من معرفة الوجود عبارة عن التمایز بین الماهیة والوجود، و إصالة الوجود، والتشکیک فی حقیقة الوجود. و فی ضوء هذه المبادی قسمت مواضیع هذا البحث إلی قسمین: و هی: أ. تأثیر معرفة الوجود الإسلامی فی معرفة الإنسان و فی التربیه؛ ب. تأثیر معرفة الوجود الإسلامی فی معرفة العلم و فی التعلیم.