در حال حاضر یکی از مهم ترین چالشهای مدیریت آب کشور عدم تعادل بین نیازها و امکان تامین مالی پروژه هاست. عملا افزایش بار مالی دولت در اجرای طرحهای بزرگ به ویژه طرحهای توسعه منابع آب، موجب شده است تا درآمد عمومی برای اجرای طرحهای مهم و زیربنایی، پاسخگوی نیاز مالی این طرحها نباشد. عدم شفافیت در تصمیم سازی و تصمیم گیری فرآیند مدیریتی آب به ویژه عدم رعایت اولویت بندی در انتخاب طرحها و پروژه ها به منظور مطالعه یا اجرا، باعث شده است تا تعداد طرحهای در دست اجرا افزایش یابد. از طرفی اعتبارات عمومی تخصیص یافته متناسب با نیازهای دوره احداث، مطلوب طرحها نیست. این مشکلات موجب طولانی شدن دوره احداث، مشکلات کارگاهی، مدیریتی و تحمیل هزینه های مترتب بر طرح می شود. اولویت بندی طرحهای توسعه منابع آب به عنوان یک اقدام مهم برای سهولت در تصمیم گیری مدیریت آب کشور، از سال 1363 مورد توجه قرار گرفته و تاکنون اقدامات مهمی در این زمینه انجام شده است. در این مقاله تلاش شد تا ضمن بررسی اجمالی سوابق اولویت بندی طرحهای آب و معایب و مزایای هر یک از آنها، مناسب ترین و کاربردی ترین روش اولویت بندی طرحهای آبی در قالب یک مدل یا سیستم پیشنهادی قابل اجرا، معرفی شود که ضمن رفع مشکلات سیستم های قبلی، از ظرفیتها و توانایی های بیشتری برخوردار باشد. این مدل دارای نگرش سیستمی بوده و از چهار زیرسیستم به شرح زیر تشکیل شده است: 1- مطالعات طرحها، 2- محاسبه سنجه های اقتصادی، مالی، اجتماعی و زیست محیطی، 3- اولویت بندی طرحها با استفاده از ارزیابی چند معیاره، 4- هماهنگ کننده. با توسعه مدل می توان امیدوار بود که ضمن شناسایی عدم قطعیتها، قابلیت استفاده از منطق فازی برای اولویت بندی طرحهای توسعه منابع آب نیز افزایش یابد.