در نوشته حاضر ، سعی بر آن است معلوم شود چه عامل یا عواملی در مرگ استعاره و واژگانی شدن مفهومی استعاری دخیل است. برای نیل به این هدف ، ابتدا به آنچه در میان محققان به مثابه تعریفی برای استعاره ذکر شده است ، اشاره خواهد شد. سپس کوشش خواهد شد ، به فرآیند شکل گیری استعاره اشاره شود و معلوم گردد تفاوت میان "استعاره زنده" و "استعاره مرده" چیست و چگونه استعاره ای زنده به چند معنایی واژگانی تغییر هویت می دهد و به فرهنگهای لغت راه می یابد.