هدف این مقاله، باز شناخت برخی زوایای مهم افکار جیونز از بنیانگذاران اصلی مکتب مطلوبیت گرایی و نهایی گری اقتصادی می باشد. این امر می تواند، نقش ویژه ای در درک ما از نقاط قوت و ضعف نظریه ها و الگوهای جدید اقتصادی داشته و گامی در جهت تعمیق دانش ما از چگونگی تکوین مکتب نئوکلاسیکی محسوب شود. در این راستا، تحقیق حاضر به تبیین مکانیک مطلوبیت و نفع شخصی در دکترین جیونز اختصاص دارد. به طور خاص این مقاله، هدف اصلی خود را بازشناخت زیربنای انسان شناسانه و روش شناسی دیدگاه فایده گری جیونز نیز بررسی می شود. مقاله نتیجه می گیرد که نفع شخصی همراه با لذت جویی که در دکترین جیونز نیز قرار داده است. در همین چهارچوب، رابطه میان علم اقتصاد و ریاضیات در دکترین جیونز نیز بررسی می شود. مقاله نتیجه می گیرید که نفع شخصی همراه با لذت جویی در دکترین جیونز متبلور شده، در واقع تلفیقی است از انسان شناسی اسمیت و بنتهام. به عبارت روشن تر، جیونز حداقل دو کار مهم برای مکتب اقتصادی نئوکلاسیکی انجام داد. وی ابتدا مفهوم عام مطلوبیت را که قبل از وی توسط بنتهام مطرح شده بود، برای اقتصاددانان عملیاتی نمود و سپس با تلفیق آن با دیدگاه فرد گرایی خاصی آدام اسمیت که بر مبنای نفع شخصی شکل گرفته بود، از کنار مشکل ناشی از تزاحم میان منافع فرد و جامعه که در نظریه فایده گری بنتهام وجود داشت گذشت. بنابراین، جیونز دکترین خود را «مکانیک مطلوبیت و نفع شخصی» نامید. به علاوه این مقاله، روش استنباط در دکترین جیونز را که در اقتصاد مرسوم نیز کاربرد فراوان دارد، مورد مداقه قرار داده و چگونگی استخراج قوانین را با استفاده از ارتباط رفتار فرد و جامعه توضیح می دهد. مقاله نتیجه می گیرد که دکترین جیونز براساس مبانی خاص انسان شناسانه خود از روش قیاسی - استقرایی و ابزار ریاضی استفاده می نماید. در مقاله ملاحظه می شود که نوع نظریه پردازی جیونز و توجه وی به اندازه گیری خواست انسان و محاسبه لذت و رنج به طور طبیعی، او را به سمت استفاده از ریاضیات در اقتصاد پیش برد و باعث گردید که علم اقتصاد را علمی با ماهیت ریاضی بداند. مقاله، مارا به این نکته نیز توجه می دهد که برخلاف تصور بسیاری، جیونز معتقد بود که احساسات و وظایف انسانی دارای مراتب، مختلف است، اما به خاطر محدودیتهای ناشی از اندازه گیری بسیاری از این مراتب، وی ناچار می شود. که در مقام نظریه پرداز بر روی پایین ترین مرتبه احساسات و خواستهای (مادی) انسانی تمرکز نماید. بنابراین، دکترین جیونز براساس مرتبه پایین احساسات و نیازهای مادی انسانی تنظیم شده و از نظریه فایده گری بنتهام استفاده حداقلی نموده است. بنابراین، قبل از به کارگیری دکتری جیونز بایستی به لوازم خاص و محدودیتهای آن برای تحلیل اقتصادی توجیه نمود.