پایین بودن عملکرد نخود در کشور، اغلب به دلیل کشت ارقام کم محصول و حساسیت آن به تنش های مختلف محیطی می باشد. تنش خشکی به عنوان مهمترین تنش در کاهش عملکرد نخود مطرح شده است. این تحقیق با هدف بررسی تحمل به خشکی 9 ژنوتیپ نخود MCC476, MCC327, MCC477, MCC276, MCC174, MCC101)، جم، کرج 31-60-12 و (ILC482 در 5 سطح خشکی (0.3-، 3-، 6-، 9-، 12- بار) به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار در سال 1382 تحت شرایط گلخانه ای انجام شد. اعمال تنش خشکی پس از مرحله گیاهچه ای، متناسب با سطوح پتانسیل خشکی و منحنی رطوبتی خاک مورد نظر انجام شد. در این آزمایش صفاتی از قبیل ارتفاع گیاه، طول و تعداد شاخه جانبی، تعداد برگ، تعداد گل و غلاف در طول دوره رشد گیاه اندازه گیری شد. که همه آنها در مراحل اولیه اعمال تنش بین ژنوتیپ ها تفاوت معنی داری از خود نشان دادند. با گذشت زمان بروز اثرات خشکی، در پایان فصل رشد این صفات بین سطوح خشکی نیز تفاوت معنی دار داشتند. برتری سطوح بدون تنش (0.3- بار) در طول فصل رشد در مورد این صفات همواره برقرار بود. در مورد هر صفت، بین ژنوتیپ ها تنوع زیادی دیده شد . تسریع در گلدهی و غلاف دهی در شرایط تنش نسبت به شرایط عدم تنش در اکثر ژنوتیپ ها مشاهده شد. از آنجا که تعداد گل تعیین کننده تعداد دانه و در نتیجه عملکرد می باشد، می تواند پارامتر مطلوبی در ارزیابی ژنوتیپ های متحمل به شرایط تنش باشد. با توجه به تنوع پاسخ ژنوتیپ ها در محدوده پتانسیل 3- تا 6- بار می توان این بازه را به عنوان بهترین محدوده ارزیابی ژنوتیپ ها برای تحمل به تنش، تحت شرایط این آزمایش ذکر کرد. در تنش های شدیدتر خشکی، وزن غلاف، دانه و شاخص برداشت به حداقل رسید. بین ژنوتیپ ها در این مرحله نیز تنوع زیادی مشاهده شد اما ژنوتیپ های ILC482, MCC276, MCC477 در میان سایر ژنوتیپ ها از شاخص های رشدی بالاتری برخوردار بودند، بعضی از ژنوتیپ ها هم مثل MCC174 ,MCC101 به شرایط تنش پاسخ بهتری دادند و در این شرایط شاخص های رشدی آنها کمتر تحت تاثیرتنش قرار گرفت.