میرداماد و شاگردانش همچون ملاصدرا و میرسیداحمد علوی، سهروردی را پیرو رواقیان دانسته اند. در این مقاله این ادعا مورد ارزیابی قرارگرفته است. از آنجا که از رواقیان مطالب اندک و پراکنده ای در آثار اسلامی نقل شده، با جستجو در این منابع تمامی مطالب نقل شده و منسوب به رواقیان با نظریات سهروردی مقایسه و حدود چهل مورد مشابهت میان آرا ایشان مورد بررسی قرار گرفته است که عبارتند از: الف) تاثیرات مستقیم: مقدار دانستن جسم، تعریف متفاوت جوهر و عرض، عرض دانستن صورت، انکار هیولای اولی، انکار تخلخل و تکاثف حقیقی، دور و کور و... ب) تاثیرات غیرمستقیم: کاهش تعداد مقولات، سلسله مراتب هستی، تجرد نفس و... همچنین به این سوال پاسخ داده شده است که بر اساس چه شواهدی میرداماد و شاگردان وی سهروردی را «شیخ اتباع رواقیان» نامیده اند؟پیش از این جان والبریج در مقاله ای تلاش کرده است به این سوال پاسخ دهد که چرا ملاصدرا سهروردی را پیرو رواقیان دانسته است. اما پاسخ وی در این مقاله مورد نقد قرار گرفته استو این فرضیه مطرح شده است که به دلیل آنکه سهروردی خود را «نایب الاقدمین» دانسته است و میان مطالب منسوب به «الاقدمین» در آثار سهروردی و آرا رواقیان ارتباط وجود دارد، میرداماد وی را شیخ اتباع رواقیان نامیده است.