در این مقاله، ابتدا به اجمال پیشینه معاد و سپس آرای جمعی از فرهیختگان عالم اسلام تا عصر حاضر مرور می گردد.با توجه به اینکه مستفاد از آیات قرآنی و احادیث، معاد جسمانی است و بزرگان عالم اسلام تعبدا یا تعقلا آن را پذیرفته اند، این پرسش مطرح می شود که آیا معاد جسمانی، مثالی است یا عنصری؟ صدرالمتالهین و برخی از پیروانش و پیش از آنها سهروردی و غزالی معاد مثالی را پذیرفته اند. هر چند شواهدی وجود دارد که صدرا میان حوزه ایمان و حوزه عقل تفکیک کرده و به لحاظ اعتقادی - همچون ابن سینا - طرفدار معاد عنصری بوده و بدن معاد را همین بدن عنصری دنیوی شمرده است. قاضی سعید قمی با نقد نظریه ابن سینا و صدرا و با توجه به حرکت جوهری جسم و استمرار رابطه نفس و بدن و اینکه حشر عنصری همین بدن دنیوی از ضروریات اسلام است و با توجه به شواهد روایی کوشیده است که معاد جسمانی عنصری را اثبات کند.