بیان مسئله: هنر «دفاع مقدس» برای حدود یک دهه مهم ترین جریان هنر رسمی در ایران بود. این هنر، یکی از روشن ترین تجلی های گفتمانی است که حول اتفاقات جنگ ایران و عراق ایجاد و با نام گفتمان دفاع مقدس شناخته شد. گفتمانی که اگرچه حول یک جنگ خاص شکل گرفت، اما به هیچ وجه محدود به آن نبود و تجلی اندیشه ای بود که از کشمکش های نظامی آن دورة خاص فراتر می رفت. هدف: این پژوهش به دنبال پرسش از عناصر اساسی این گفتمان و چگونگی صورت بندی این عناصر گفتمانی در کنار یکدیگر در نقاشی دفاع مقدس در دوران جنگ است. روش تحقیق: روش انجام این تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده است و برای جمع آوری آثار مورد بررسی از منابع مختلفی از جمله کتاب ها، کاتالوگ ها، مجلات و سایت ها استفاده شده است. پس از معرفی کلیاتِ نظریة گفتمان و تشریح اصطلاحات اساسی این نظریه، تلاش شده است که شش عنصر مهم در این گفتمان (جبهة خودی، جبهة دشمن، مبارزه، پیروزی، شکست و زن) که عناصر تکرارشونده در گفتمان های هنری مربوط به جنگ هستند، در این نقاشی ها به تفصیل بررسی شوند. نتیجه گیری: با بررسی عناصر گفتمانی این هنر و قیاس آنها با شکل دیگری از صورت بندی گفتمانی جنگ در نقاشی (هنر شوروی)، مفصل بندی خاص این عناصر به یکدیگر در گفتمان نقاشی دفاع مقدس به بحث گذاشته شده است. در این پژوهش با شناسایی نقش تعیین کنندة معنویت در شکل بندی این گفتمان، مشخص شده است که گفتمان دفاع مقدس نه صرفاً معطوف به جنگ ایران و عراق، بلکه عملاً در کار بازنمایی منازعات بزرگ تری بود که محدود به جبهه ها و کشمکش های نظامی نبوده است.