چکیده فارسی: بقای نفس از موضوعات بحث برانگیز و چالشی در حوزه فلسفه است که در این نوشتار با پرداختن به مفاهیم اساسی آن، این موضوع از دیدگاه ابن سینا و فخر رازی بررسی می شود. ابن سینا از طریق عدم تعلق ذاتی میان نفس و بدن، بقای نفس پس از مرگ را اثبات می کند؛ بدین معنا که فساد بدن، هیچ گونه تاثیری در فساد نفس ندارد. فخر رازی نیز بدن را محل تصرف نفس می داند و برای رهایی از شبهه فساد نفس با فساد بدن، معتقد است نباید نفس را حال در بدن و ساری در آن بدانیم؛ بلکه بین نفس و بدن، مناسبتی از جهت قرب و بعد نیست. بر این اساس، این دو فیلسوف، بر اینکه نفس ناطقه به عنوان یک موجود مجرد، پس از مرگ باقی است و انعدام بدن، هیچ تاثیری در انعدام آن ندارد، اتفاق دارند.
چکیده عربی:بقاء النفس من المواضیع المثیرة للجدل فی الفلسفة. هذا البحث یشرح المفاهیم الأساسیة لهذا الموضوع و یبحثه من وجهة نظر ابن سینا و الفخر الرازی. یثبت ابن سینا بقاء النفس بعد الموت عن طریق عدم التعلّق الذاتی بین النفس والبدن؛ بمعنی أن فساد البدن لیس له أی تأثیر فی فساد النفس. والفخر الرازی یری أیضاً أن البدن محل تصرف النفس، ولأجل التخلّص من شبهة فساد النفس بفساد البدن یعتقد انه لا ینبغی اعتبار النفس حالّة فی البدن و ساریة فیه، و انّما هناک بین النفس والبدن علاقة لیست من باب القرب والبعد. و علی هذا الأساس یتوافق رأی هذین الفیلسوفین علی أن النفس الناطقة باعتبارها موجود مجرّد باقیة بعد الموت، وانعدام البدن لا تأثیر له فی انعدامها و لا یؤدی إلی فنائها.