چکیده فارسی:اقدامات پزشکی معمولا دارای نتایج سودمندی برای بیماران می باشد، اما در مواردی با این که پزشک، نهایت تلاش را به کاربرده و مرتکب تقصیر نشده است، این اقدامات باعث متضرر شدن و فوت بیمار می گردد.نوشتار حاضر با هدف تبیین نقش قاعده احسان در مسوولیت مدنی پزشک به بررسی قاعده مزبور و دیدگاه های مختلف فقها در مورد احسان بودن فعل پزشک و موانع اجرای این قاعده پرداخته و چنین نتیجه گیری شده است که نمی توان یک حکم کلی در مورد محسن بودن پزشک و اجرای قاعده احسان در حق او صادر نمود، زیرا معیار در تحقق احسان و صدق صفت محسن بر پزشک، عرف می باشد و عرف در موقعیت های مختلف متناسب با برداشتی که از نیت و قصد، نحوه رفتار و برخورد پزشکان دارد، برخی از آنها را محسن و برخی دیگر را غیرمحسن می شمارد.اما در هر موردی که پزشک محسن شناخته شود، باید ملزم به عدم مسوولیت مدنی او شد، زیرا ضمان با احسان جمع نمی شود، به دلیل عام بودن لسان و سیاق آیه احسان، ادعای تخصیص خوردن قاعده احسان با اسباب ضمان قابل قبول نمی باشد.
چکیده عربی:ذهب کثیر من علماء الإمامیة إلی ضمان الطبیب الذی عمل و عمل قواعد الطب و فنونه و لم یقصر فی عمله. ولکن لم تحصل النتیجة التی أرادها المریض من هذا العمل الجراحی و تلف المریض أو نقص عضو منه. لکن بعض الفقهاء الإمامیة استدلّو بعدم ضمان الطبیب علی طریق قاعدة الإحسان. لانّ فعل الطبیب مصداق بارز للاحسان و هذه المناقشة تدل علی ضرورة البحث حول اجراء هذه القاعدة و شمولها بالنسبه للطبیب الذی تبحثه هذه المقالة. ان الضابط فی الاحسان هوالعرف و حکم العرف بإحسان الطبیب یرجع إلی الشرائط التی یعمل فیها الطبیب بالنسیة لقصدة و اقداماته و نحو ذلک. فلذلک لانستطیع أن نحکم بإجراء قاعدة الاحسان أوعدمه للطبیب بشکل کامل. لکن حکم العرف باحسان الطبیب. علینا أن نلزم بعدم ضمانه لِأن لسان آیة الاحسان و قاعدتها نفی السبیل مطلقاً و هو ینافی الضمان.