با گذشت بیش از نیم قرن از شروع نجات زندگی تعداد زیادی از بیماران با استفاده از اندام های مبتلایان به مرگ مغزی به وسیله انجام موفقیت آمیز اعمال جراحی متنوع و گاهی شگفت انگیز و هم چنین نگارش کتاب ها، مقاله ها و تشکیل جلسات و گردهمایی های محلی، منطقه ای و بین المللی در ارتباط با این رویداد، هنوز بین اندیشمندان حوزه های مختلف هم چون علوم پزشکی، دینی، اخلاقی و حقوقی درباره موارد متعددی از کلیات و جزییات نظری و عملی این موضوع، اتفاق رای به وجود نیامده است. اگرچه مسائلی از قبیل اقرار در وصیت نامه، اخذ رضایت در زمان حیات، جلب رضایت خانواده بیمار مبتلا به مرگ مغزی، نوع عضو مورد نیاز، رعایت موازین مذهبی، فرهنگی و عرفی و شان یا منزلت افراد و موارد متعدد دیگری در این حوزه مطرح شده و مورد بحث قرار گرفته اند، اختلاف دیدگاه متخصصان و صاحب نظران به ویژه پزشکان و عالمان دین درباره تعیین زمان خروج روح از بدن و تعریفی از مرگ که متفق علیه باشد، مهم ترین چالشی است که سایر جزییات را تحت تاثیر قرار داده است. بر این اساس، گروهی از پژوهشگران با مطرح کردن نیاز ضروری بیماران به استفاده از اندام های اهدایی و عرف خاص گروهی از متخصصان پزشکی، سعی کرده اند که مرگ مغزی را همسان مرگ قطعی و بدن بدون روح معرفی کنند تا شاید چالش های دینی، اخلاقی و حقوقی به حداقل ممکن کاهش بیابد و راه برای استفاده از اندام های مبتلایان به مرگ مغزی هموارتر شود، اما برخی دیگر تلاش کرده اند تا به تعریف زمان مرگ قطعی و خروج روح از بدن بر اساس حقایق لغوی، شرعی و پزشکی و بدون توجه به اثبات یا نفی همسانی با مرگ مغزی و حکمی که بر مبنای آن تعریف مترتب خواهد شد، بپردازند و راه حل مشکلات نیازمندان به اندام های پیوندی را از هم زمان ساختن مرگ مغزی با خروج روح از بدن جدا کرده و صاحب نظران را به پیدا کردن راه حل های دیگری ترغیب کنند. به طور کلی، استفاده از اندام های مبتلایان به مرگ مغزی برای نجات جان بیماران نیازمند، ضرورت اجتماعی غیرقابل انکاری است که بدون نیاز به تغییر بنیادین معانی لغوی و فقهی از راه های متعددی هم چون مطرح کردن «اضطرار»، «حیات غیرمستقره» و به طور کلی «مسائل مستحدثه» قابل حل است. در این مقاله با مراجعه به منابع لغوی، فقهی و پزشکی و بررسی پژوهش های پیشین، به بازخوانی تعاریفی از مرگ، روح و زمان خروج آن از بدن که در ارتباط با مرگ مغزی کاربرد عینی دارند، پرداخته خواهد شد و علیرغم تایید استفاده از اندام های مبتلایان به مرگ مغزی برای نجات جان بیماران نیازمند، موضوع تغییر حقایق لغوی و شرعی برای تامین مصالح و اهداف نوظهور مورد بحث قرار خواهد گرفت.