در داستان نویسی مدرن بسیاری از شیوه های سنتی روایت از میان رفته و معمولا صناعت داستان بیشتر از محتوای آن در کانون توجه قرار گرفته است. رمان کوتاه شازده احتجاب اثر هوشنگ گلشیری یکی از نخستین داستان های ایرانی است که در آن به «فرم» داستان و شیوه های روایت بیش از هر چیز دیگر تکیه شده است. از نکته های مهم این رمان، چرخش های به جا و به موقع زاویه دید است. بررسی و تحلیل زاویه دید و شیوه های روایی با دیدگاه های متفاوت از بحث های جدید نقد ادبی است که امروزه به عنوان شاخه ا ی مستقل و مهم در مباحث داستان نویسی به آن توجه می شود. گلشیری در این رمان از تکنیک های تک گویی درونی مستقیم روشن و تک گویی درونی غیرمستقیم به شایستگی استفاده کرده و جریان داستان را پیش برده است. این اثر از نظر روایت، رمانی منسجم و ساخت مند است که همه بخش های آن به طور منظم و منطقی در جای خود قرار گرفته اند. روایت در این رمان به شیوه رمان های جریان سیال ذهن است اما اغتشاش آن گونه از رمان ها ندارد.