از میان نقش ها و آثار مینیاتوری که در جای جای مکان های تاریخی نقش بسته می توان تا حدی با فرهنگ کهن و اداب و رسوم باستان ایران اشنا شد. در میان این نقش ها مجلس های بزم نیز جلوه نمایی می کند، مجالسی که در آن شاهد رقص هایی نیز هستیم.این مقاله بران است تا جنبه های گوناگون این رقص ها بررسی شود و در ادامه به سماع که رقص صوفیان بحساب می رود، پرداخته می شود. این دو گونه رقص در طول تاریخ مفاهیمی داشته است که با سیر و تامل در بزم هایی چون بزم های پادشاهان و صوفیان می توان از میان ان ها نکاتی را دریافت، اما مثنوی معنوی نیز اشاره هایی بدین موضوع داشته و مولانا نیز سماع را در مجالس عارفانه از نظر دور نمی داشت.