مطالعه های فیزیوگرافی و تعیین استعداد اراضی، پایه و اساس کلیه طرح های آبخیزداری، مرتعداری، جنگلداری، کشاورزی و غیره به شمار می رود. منطقه مورد نظر به دلیل تنوع کاربری اراضی و آثار تخریب و فرسایش خاک، نیاز مبرم به انجام این گونه مطالعه ها جهت استفاده صحیح و مناسب دارد. در این طرح به کمک عکس های هوایی و نقشه های توپوگرافی با مقیاس 50000/1 و پس از ورود نقشه ها به محیط نرم افزار GIS، واحدهای فیزیوگرافی و واحدهای همگن تفکیک شده و با تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده نقشه های هیبسومتری، جهت، شیب و در نهایت نقشه استعدادیابی اولیه اراضی بر اساس ویژگی های فیزیوگرافی تهیه گردید. نتایج مطالعه های صحرایی نشان داد که در منطقه مورد مطالعه کاربری های متعددی وجود دارد که بسیاری از آن ها با استعدادیابی انجام شده بر اساس مطالعه های فیزیوگرافی، به خصوص عامل شیب همخوانی ندارد و عدم تطابق کاربری موجود با طبقات مناسب شیب، از مهم ترین دلایل تخریب منابع طبیعی و فرسایش خاک در منطقه می باشد. به طور کلی ارتفاع اراضی منطقه بالاتر از 1700 متر می باشد و اختلاف ارتفاع بین مناطقی دشتی و شیب دار که دارای خاک مناسب بوده و قابلیت رویش گیاه را داشته باشند، زیاد نیست و آب و هوای به طور نسبی همگنی بر منطقه حاکم است. با توجه به دامنه کم تغییرها ارتفاع در منطقه، عامل ارتفاع تاثیر چندانی روی تفاوت در قابلیت استفاده از اراضی ندارد. عدم تفاوت زیاد در عمق خاک شیب های شمالی، شرقی، غربی و جنوبی و همچنین حاکمیت آب و هوای یکسان بر اراضی با جهت های مختلف، باعث شده است که عامل جهت نیز تاثیر چندانی در قابلیت استفاده از اراضی منطقه نداشته باشد. با توجه به شدت تخریب منابع طبیعی و فرسایش خاک در منطقه، باید به عامل درصد شیب به عنوان یک فاکتور بسیار مهم در تعیین استعداد اراضی توجه کرد. با توجه به نقشه بدست آمده از طبقات شیب، تا حد ممکن می بایست اراضی با شیب 12%-0 به زراعت آبی و دیم، اراضی با شیب 40%-12 به مرتعداری و باغداری روی خطوط تراز و اراضی با شیب بیش از 40% به درختچه و درخت کاری، روی خطوط تراز و منطقه حفاظتی اختصاص یابد.