در هنر ایرانی، همواره حضوری از نیروی مافوق طبیعی در قالب تصاویر طبیعی رخ می نماید و همواره جهان خاکی آدمیان را با ماورای آن پیوند داده است. این هدف جز با تعمق بر دو کهن الگوی فروهر و سیمرغ در به ظهور رسانیدن نماد فرشته محقق نخواهد شد. در این تحلیل، سعی بر آن است، تا با گردآوری های اسنادی و کتابخانه ای به تحلیل و توصیف موضوع اقدام نموده و در ادامه به ریشه یابی نقش فرشته در کهن الگوی فروهر و سیمرغ پرداخته و با استناد به آیات و روایات مذهبی، به توجیه مناسبی در جهت شکل گیری فرم ظاهری فرشته به صورت انسان بالدار دست بیابیم. نگارندگان بر این باورند که نقش فرشته در هنرهای ایران، دارای رابطه معنادار بصری و معنوی محکمی با نقش فروهر و سیمرغ است، عناصر زنانه (تانیث) در الگوی تصویری فرشته با بنیان های روان شناختی و زیربنای تاریخی در آمیخته و ریشه هایی بس عمیق در گوهر هنر و فرهنگ ایران دوانیده است.