در پنجاه سال گذشته استفاده از بتن پیش تنیده در اجرای پل های پیوسته با مقطع ثابت و متغیر رواج یافته است. یکی از مسائل مهم در طراحی، نحوه اتصال عرشه به پایه است که با استفاده از دستگاه های تکیه گاهی انجام می شود. در حالت استفاده از صفحات نئوپرن، این اتصال به سه صورت ساده با یک ردیف صفحات نشیمن، نیمه گیردار با دو ردیف صفحات نشیمن و یکپارچه انجام می شود. عملکرد مطلوب در مقابل شرایط محیطی، امکان پذیری لغزش و تغییر شکل محدود برای عرشه از خصوصیات مهم صفحات نئوپرن است. در این تحقیق اثر تعداد خطوط تکیه گاهی و نحوه اجرای اتصال در انتقال بار، توزیع تنش در پایه های پل و نسبت انتقال لنگرخمشی به نیروی محوری مورد بررسی قرار گرفته است. طرح های مورد بررسی شامل پل های پیوسته چهار دهانه از بتن پیش تنیده با دهانه های مختلف، به روش عددی اجزاء محدود و توسط تحلیل گر آباکوس مورد تحلیل قرار گرفته اند. سپس، عملکرد مدل ها با شرایط اتصال سه گانه با هم مقایسه شده اند. تحلیل با فرض رفتار مصالح بتن با پخش ترک در المان ها (ایجاد ترک های ریز و ایجاد نشدن ترک های بزرگ)، عملکرد الاستیک نئوپرن و الاستیک- پلاستیک کامل برای فولاد آرماتورها و فولاد پیش تنیدگی انجام شده است و در هر مدل، شرایط انتقال نیرو به تکیه گاه بررسی شده است. تحلیل نتایج نقش بسیار موثر فاصله بین دو ردیف صفحات تکیه گاهی، در مقایسه با تغییر در ضخامت این صفحات را تصریح می نماید. هم چنین اثرات طراحی ناکافی و غیراقتصادی زیرسازه در فرایند انتقال بار نیز مورد بررسی گرفته است.