پژوهنده
سال:1394 | دوره:20 | شماره:6 (پی در پی 108) |تعداد مقالات:9

سابقه و هدف: با توجه به عوارض شناخته شده سزارین و روند رو به افزایش این عمل تا قبل از اجرای طرح تحول نظام سلامت این پژوهش با هدف بررسی این طرح که می تواند موجب تغییر اندیکاسیون ها بشود و آیا اهداف این طرح در کاهش کل عمل سزارین تحقق پیدا کرده است یا نه، انجام گردیده است.مواد و روش ها: این مطالعه به صورت توصیفی و با استفاده از اطلاعات موجود انجام شده است. بر اساس این مستندات، اندیکاسیون های سزارین بر مبنای چک لیست معاونت درمان تنظیم شد که شامل: سزارین به دلخواه، سزارین قبلی، نمایش غیرطبیعی جنین، دیسترس جنینی، عدم تطابق سر جنین و لگن، عدم پیشرفت زایمان، چند قلویی، حاملگی پس از موعد، جفت سر راهی، دکولمان، دفع مکونیوم، علل نامعلوم و سایر علل می باشد. طرح تحول نظام سلامت از تاریخ 15/2/1393 اجرایی گردید و زنان باردار مراجعه کننده به زایشگاه فقط بر اساس اندیکاسیون های سزارین و در دو مقطع زمانی، قبل از اجرای طرح نظام سلامت و بعد از اجرای این طرح بررسی شدند. اطلاعات حاصل با استفاده آزمون تی تست و کای 2 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.یافته ها: نتایج این تحقیق نشان داد که در زنان باردار مراجعه کننده در سال 93، اندیکاسیون هایی مانند سزارین قبلی و علل نامعلوم با افزایش داشته (P<0.05) و سزارین به علت عدم تطابق سر جنین و لگن، دفع مکونیوم، سایر علل و تعداد کل سزارین کاهش داشته اند (P<0.05). در سایر اندیکاسیون ها تغییرات معنی دار آماری مشاهده نشد.نتیجه گیری: به نظر می رسد که اجرای طرح تحول نظام سلامت در کاهش اندیکاسیون های سزارین و مجموع آمار کلی سزارین موثر بوده و می توان امیدوار بود که با تداوم و حسن اجرای آن به اهداف علمی کشور و در نتیجه رسانیدن آمار سزارین به استاندارد جهانی نزدیک تر شویم.

سابقه و هدف: پروبیوتیک ها ارگانیسم های مفیدی هستند که اثرات درمانی خود را با جایگزین کردن فلور میکروبی ایفا می کنند. هدف از این مطالعه، تعیین اثر ممانعتی لاکتوباسیل های به دست آمده از مدفوع نوزادان سالم علیه رشد اسینتوباکتر بومانی و سودوموناس آئروژینوزا با منشا عفونت بیمارستانی بوده است.مواد و روش ها: ابتدا تعداد 105 نمونه عفونت بیمارستانی جمع آوری و ارگانیسم های عامل عفونت آنها جداسازی گردید. حساسیت آنتی بیوتیکی باکتری های عفونت زا با روش دیسک دیفیوژن بررسی گردید. اثر آنتاگونیستی باکتری های لاکتیک علیه باکتری های غیرتخمیری جدا شده، با روش چاهک انجام شد.یافته ها: از بین 105 ایزوله، 29 مورد آن غیرتخمیری، که شامل 17 مورد اسینتوباکتر بومانی و 12 مورد سودوموناس آئروژینوزا بود. ایزوله های اسینتوباکتر بومانی به جز آنتی بیوتیک آمپی سیلین سولباکتام، نسبت به سایر آنتی بیوتیک های مورد آزمایش، مقاومت بسیار بالایی را نشان دادند. ایزوله های سودوموناس آئروژینوزا نسبت به آنتی بیوتیک های آمپی سیلین سولباکتام و جنتامایسین بیشترین مقاومت و آمیکاسین و مروپنم بیشترین حساسیت را داشتند. سویه های لاکتوباسیل جدا شده از مدفوع نوزادان سالم (لاکتوباسیلوس پلانتاروم، فرمنتوم و رامنوزوس)، اثر آنتاگونیستی قابل توجهی روی ایزوله های اسینتوباکتر بومانی و سودوموناس آئروژینوزا داشتند.نتیجه گیری: با توجه به اثر آنتاگونیستی قابل توجهی که لاکتوباسیل های (پلانتاروم، فرمنتوم و رامنوزوس) در مقابل ایزوله های اسینتوباکتر بومانی و سودوموناس آئروژینوزا ایجاد کردند، مصرف فرآورده های حاوی پروبیوتیک به ویژه لاکتوباسیل های مورد استفاده در این پژوهش، در پیشگیری و درمان اینگونه عفونت ها می تواند مفید باشد.

سابقه و هدف: هدف ما در این مطالعه، بررسی اثر جوانه بروکلی غنی از سولفوروفان در کاهش اختلالات متابولیکی ناشی از شربت ذرت غنی از فروکتوز می باشد.مواد و روش ها: 48 رت نر ویستار با میانگین وزنی 23±253 گرم به صورت تصادفی در یکی از چهار گروه کنترل پایه، کنترل (رژیم غذایی نرمال)، فروکتوز (رژیم غذایی نرمال + آب حاوی 30% فروکتوز) و فروکتوز + پودر جوانه بروکلی (رژیم غذایی حاوی 5% پودر جوانه بروکلی + آب حاوی 30% فروکتوز) قرار گرفتند. طول مدت مطالعه 8 هفته بود. شاخص های بیوشیمیایی شامل سطوح سرمی ناشتای تری گلیسیرید، کلسترول تام، HDL کلسترول، آلکالین فسفاتاز، گاما-گلوتامیل ترانسفراز، آلانین آمینوتراسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز در ابتدای مطالعه و هفته ها چهارم و هشتم اندازه گیری شدند.یافته ها: میانگین تغییرات وزن بدن در سه گروه کنترل، فروکتوز و فروکتوز + پودر جوانه بروکلی به ترتیب 31.5، 31.4 و 18.3% بود. میانگین افزایش وزن در گروه فروکتوز + پودر جوانه بروکلی در مقایسه با دیگر گروه ها کمتر بود (P=0.009). در طی مداخله، یک روند افزایشی معنادار در سطوح سرمی کلسترول تام، تری گلیسیرید و LDL کلسترول در گروه فروکتوز مشاهده شد (P<0.05). همچنین در گروه فروکتوز، سطوح سرمی آلکالین فسفاتاز و گاما-گلوتامیل ترانسفراز روند افزایشی معناداری داشتند (P<0.05). پس از 8 هفته مداخله، در گروه فروکتوز + پودر جوانه بروکلی در مقایسه با سایر گروه ها، سطوح LDL کلسترول به طور معناداری کمتر (P=0.001) و سطوح HDL کلسترول به طور معناداری بیشتر بود (P=0.048).نتیجه گیری: پودر جوانه بروکلی غنی از سولفوران می تواند اثرات مفیدی در برابر اختلالات متابولیکی ناشی از رژیم غنی از فروکتوز داشته باشد.

سابقه و هدف: اجتناب به عنوان یک راهبرد مقابله گری ناسازگارانه، از نشانگان اصلی و عامل تداوم بخش اختلال استرس پس آسیبی محسوب می شود. بنابراین، روان درمانگری های کارآمد در بهبود این اختلال برای کاهش نشانگان اجتناب، طرح های مشخصی ارایه می کنند. چون گزارشی از تاثیر آن روی جانبازان وجود نداشت، لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر درمان پردازش شناختی بر سبک مقابله گری گریز- اجتناب جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس آسیبی اجرا شد.مواد و روش ها: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. 24 جانباز جنگ از میان جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس آسیبی استان کرمانشاه در سال 1393 به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طریق تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. داده ها بر اساس چک لیست نشانگان اختلال استرس پس آسیبی و خرده مقیاس گریز- اجتناب از پرسشنامه راهبردهای مقابله گری فولکمن- لازاروس گردآوری شدند. داده ها با سطح اطمینان 0.95 به کمک نرم افزار آماری IBM SPSS (نسخه 22) و با روش آماری تحلیل کوواریانس تک متغیری تحلیل شدند.یافته ها: تحقیق روی 24 نفر در دو گروه انجام شد. رتبه استرس در گروه شاهد از 19.2 به 19.3 و در گروه تجربی از 18.7 به 10.6 کاهش یافت (P<0.05).نتیجه گیری: به نظر می رسد که درمان پردازش شناختی در کاهش سبک مقابله ای گریز- اجتناب جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس آسیبی موثر است.

سابقه و هدف: شواهد فراوانی مبنی بر همبستگی بین روش های مقابله با تنیدگی (استرس) و بیماری عروق کرونر قلب وجود دارد. لذا هدف اصلی این پژوهش، تعیین همبستگی بین روش های مقابله با تنیدگی (استرس) و فشار خون سیستولیک و دیاستولیک در بیماران عروق کرونر قلب بود.مواد و روش ها: جمعیت مورد مطالعه در این پژوهش، تمام بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر قلب (CHD: Coronary Heart Disease) مراجعه کننده به بیمارستان قلب و عروق شهید رجائی تهران بودند. تعداد 44 بیمار مبتلا به بیماری عروق کرونر قلب بستری در بخش های داخلی زنان، داخلی مردان و بخش های خصوصی بیمارستان، به عنوان نمونه از بین بیماران واجد شرایط انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه راه های مقابله ای-لازاروس و فولکمن و دستگاه فشار خون دیجیتال اومرون استفاده شد. برای تحلیل آماری داده های پژوهش، از شاخص ها و روش های آماری توصیفی و نیز ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری به روش گام به گام استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که بین روش های مقابله با تنیدگی هیجان مدار با فشار خون سیستولیک و دیاستولیک، همبستگی مثبت و معنادار و نیز بین روش های مقابله با تنیدگی مساله مدار با فشار خون سیستولیک و دیاستولیک، همبستگی منفی و معنادار وجود دارد. ارزیابی مجدد مثبت از بین 8 راه مقابله با تنیدگی با اطمینان 0.99 می تواند تغییرات مربوط به فشار خون سیستولیک و دیاستولیک را پیش بینی کند.نتیجه گیری: افزایش کاربرد روش های مقابله با تنیدگی هیجان مدار باعث افزایش در سطح فشار خون سیستولیک و دیاستولیک و افزایش در به کارگیری روش های مقابله با تنیدگی مساله مدار منجر به کاهش در سطح فشار خون سیستولیک و دیاستولیک می شود.

سابقه و هدف: اثر ضد دردها در افرادی که سوء مصرف به مواد اپیوئیدی دارند، کاهش می یابد. در ارتباط با نقش پروتیئن nNOS در تحمل به مورفین گزارش هایی وجود دارد، ولی نقش آن در کاهش اثر ضد دردی بیحس کننده های موضعی در شرایط تحمل به مورفین مشخص نمی باشد. لذا در این پژوهش به نقش پروتئین nNOS روی اثر ضد دردی بوپیواکائین در موش های صحرایی نر تحمل یافته به مورفین پرداخته شده است.مواد و روش ها: از موش های صحرایی نر نژاد ویستار با وزن 200 تا 250 گرم استفاده گردید. از روش کاشت کانول در نخاع استفاده شد.  5mg/kgمورفین 3 نوبت در روز و به مدت 5 روز به صورت اینتراتکال تزریق گردید. جهت بررسی تحمل در روز 5، از آزمون فرمالین استفاده شد. 20 دقیقه پس از تزریق آخرین دوز مورفین در روز 5، بوپیواکائین 5mg/kg به صورت اینتراتکال تزریق و سپس آزمون فرمالین انجام گرفت. در سری دیگر آزمایشات، 20 دقیقه پس از تزریق آخرین دوز مرفین در روز 5، بوپیواکائین 5mg/kg و سپس بعد از 20 دقیقه،7-NI  به عنوان مهارکننده آنزیم nNOS، با دوز 10mg/kg تزریق گردید و پس از 60 دقیقه، آزمون فرمالین انجام گرفت.یافته ها: تزریق مکرر مورفین تحمل ایجاد نمود. اثر ضد دردی بوپیواکایین در حیوانات تحمل یافته به مورفین کاهش یافت. استفاده از مهارکننده nNOS توانست کاهش معنی داری در درد گروه تحمل یافته به مورفین همراه با بوپیواکایین در مقایسه با گروه تحمل یافته به مورفین ایجاد کند.نتیجه گیری: به نظر می رسد که فعالیت آنزیم nNOS در کاهش اثرات ضد دردی بوپیواکایین در تزریق مکرر مورفین، نقش داشته باشد.

سابقه و هدف: سرخوردگی زناشویی یکی از دلایل مهم و زیربنایی مشکلات زناشویی در زوجین به شمار می آید. هدف پژوهش حاضر، تعیین روایی و پایایی و ساختار عاملی مقیاس سرخوردگی زناشویی بود.مواد و روش ها: نمونه ای با تعداد 188 نفر معلم به روش نمونه گیری در دسترس از بین معلمان شهر کرج انتخاب شدند. برای محاسبه روایی همگرا و واگرا، از مقیاس های نگرش به روابط فرا زناشویی، رضایت زناشویی کانزاس، سبک های دلبستگی و بخشش زناشویی استفاده شد. جهت بررسی ساختار عاملی تاییدی مرتبه اول مقیاس سرخوردگی زناشویی، از روش برآورد کمترین مقدار مجذورات وزن دار (WLS) و برای ارزیابی کفایت برازش مدل با داده ها، از شاخص هایRMR ،RMSEA ،CFI ،AGFI ،GFI ، c2،c2/df  و Δc2 استفاده گردید.یافته ها: ساختار عاملی سرخوردگی زناشویی با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی، مورد تایید قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ نمره کل مقیاس، 0.92 و ضریب بازآزمایی آن 0.85 به دست آمد. بررسی ضرایب همبستگی نشان داد که مقیاس سرخوردگی زناشویی با مقیاس نگرش به روابط فرا زناشویی (P<0.01) و خرده مقیاس های اجتناب یا رنجش (P<0.01)، دلبستگی اجتنابی (P<0.05) و دوسوگرا (P<0.01) همبستگی مثب معنی داری دارد که بیان گر روایی همگرا و همبستگی منفی معنی دار با مقیاس رضایت زناشویی کانزاس (P<0.01) و خرده مقیاس بخشندگی (P<0.01) دارد که نشان دهنده روایی واگرای آن است.نتیجه گیری: ساختار عاملی مرتبه اول "مقیاس سرخوردگی زناشویی"، برازش بهتری با داده های مشاهده شده نشان داد. ساختار عاملی تاییدی، پایایی و روایی سرخوردگی زناشویی برای کاربردهای پژوهشی و تشخیص های بالینی در حد قابل قبول بود.

سابقه و هدف: هدف از این مطالعه، تعیین شیوع ژن های متالوبتالاکتاماز (MBL) و کلبسیلا پنومونیه کارباپنماز (KPC) در بین ایزوله های سودوموناس آئروژینوزای جدا شده از بیماران مبتلا به سوختگی و سیستیک فیبروزیس بود.مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی بر روی 70 و 30 ایزوله سودوموناس آئروژینوزای جدا شده از زخم بیماران مبتلا به سوختگی بیمارستان مطهری تهران و خلط بیماران مبتلا به سیستیک فیبروزیس بیمارستان مفید تهران در سال 2013 انجام شد. تست حساسیت آنتی بیوتیکی و تعیین حداقل غلظت مهارکنندگی با روش میکرودایلوشن مطابق پروتکل CLSI 2013 انجام گرفت. برای شناسایی تولید متالوبتالاکتامازها از روش CDDT (combined double disk synergy test) و کارباپنماز از روش MHT (Modified Hodge test) و برای تشخیص ژن های IMP،VIM  و KPC از روش PCR و Sequencing استفاده گردید.یافته ها: مقاومت سویه های سودوموناس آئروژینوزای جدا شده از بیماران مبتلا به سوختگی و سیستیک فیبروزیس بر اساس تست آنتی بیوگرام به شرح زیر به دست آمد: ایمی پنم (85.71%)60 و (3.3%)1، مروپنم (82.85%)58 و (36.6%)11، سفتازیدیم (77.12%) 54و (33.3%)10، سفپیم (78.21%)55 و (16.6%)5، پیپراسیلین (74.15%)52 و (10%)3، سیپروفلوکساسین (79.32%)56 و (16.6%)5، آزترئونام (79.32%)56 و (26.6%)8 و جنتامیسین (81.67%) 57و (43.3%)13. با روش CDDT،42.51%  و 43.3% سویه های سودوموناس آئروژینوزای جدا شده از بیماران مبتلا به سوختگی و سیستیک فیبروزیس، مولد متالوبتالاکتاماز و با روش MHT، هیچ کدام از سویه ها مولد KPC نبودند. شیوع ژن های KPC،VIM  و IMP در سویه های سودوموناس آئروژینوزای جدا شده از بیماران مبتلا به سوختگی به ترتیب 10%، 0%، 0% و در سویه های سودوموناس آئروژینوزای جدا شده از بیماران مبتلا به سیستیک فیبروزیس، هیچ کدام از ژن ها مشاهده نشد.نتیجه گیری: به دلیل افزایش سویه های سودوموناس آئروژینوزای مولد متالوبتالاکتاماز در بیماران مبتلا به سوختگی و سیستیک فیبروزیس، شناسایی سویه های حاوی متالوبتالاکتاماز و کارباپنماز برای اجرای برنامه های کنترل عفونت، ضروری می باشد.