موضوعات مربوط به مطالعات ژئومورفولوژیکی از منظر ارزیابی در کلان شهر تهران که طی نیم قرن گذشته توسعه یافته، متعدد است. بررسی حوضه های زهکشی سطحی و آبراهه های آن یکی از این موضوعات می باشد. تغییر مسیر آبراهه ها و مسیل های طبیعی بدون توجه به اصول و فرایندهای ژئومورفولوژیکی در شهر تهران می تواند آثار زیانباری را به ساکنان شهر وارد کند. در حال حاضر زهکشی شهر تهران از طریق سه محدوده 1- حوضه های منتهی به کانال سیل برگردان غرب و رودخانه کن؛ 2- حوضه های منتهی به کانال ابوذر و مسیل باروتکوبی؛ 3- حوضه های شهری منتهی به زمین های زراعی جنوب شهر(محدوده صالح آباد) انجام می شود. در این مقاله حوضه های مذکور همراه با شبکه آبراهه ها قبل از توسعه فعلی شهر به کمک نقشه های توپوگرافی سال 1343، عکس های هوایی دو دوره مختلف و نقشه های زمین شناسی ترسیم و سپس محدوده کلیه حوضه های کوهستانی و شهری در وضعیت کنونی با استفاده از نقشه های توپوگرافی سال 1380 و با توجه به تغییرات شبکه زهکشی تعیین شد. حداکثر آبدهی هر حوضه از طریق روش استدلالی و به کمک منحنی های شدت، مدت، فراوانی ایستگاه های مهرآباد و سعدآباد برای دوره های بازگشت 2، 5، 10، 25، 50 و 100 ساله محاسبه گردید. با استفاده از خصوصیات فیزیوگرافی، نوع سامانه زهکشی و محاسبات هیدرولوژیکی آنها و از طریق مقایسه این خصوصیات با ماهیت تلفیقی حوضه ها، محدودیت های ژئومورفولوژیکی توسعه در قلمروی حوضه های زهکشی سطحی ارزیابی شد. روش تحقیق بر پایه روش تحلیلی استوار است. ابزار اصلی این تحقیق سامانه اطلاعات جغرافیایی در قالب نرم افزارArc GIS می باشد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که تلفیق حوضه ها، تغییر مسیر آب های سطحی و تبدیل آنها به کانال های مصنوعی باعث افزایش آبدهی، به خصوص در دوره های بازگشت بالاتر شده و در نتیجه افزایش میزان مخاطره سیلاب های شهری را به دنبال دارد. قطع مسیر آبراهه های اولیه و ایجاد الگوی جدید آبراهه ای در قلمروی کلان شهر تهران بدون توجه به اصول و معیارهای ژئومورفولوژیکی انجام شده است. بنابراین توجه به الگوی فضایی و جای گیری آنها در تطبیق با چشم انداز کلی حوضه ها از طریق به کارگیری اصول ژئومورفولوژیکی به منظور توسعه پایدار و کاهش مخاطرات ضرورتی قطعی است.