در مسیر پروژه ملت سازی عصر پهلوی اول، ایجاد تغییرات بنیادین در ایده ایرانیت قدیم و خلق ایده ایرانیت جدید بر مبنای الگوی ایرانی تجدد مدنظر ایدئولوگ ها و سیاستگذاران این دولت بود. در راستای تحقق این هدف، دولت از دستگاه های ایدئولوژیک نظیر آموزش و پرورش و ابزارهای آموزشی همچون کتاب های درسی بهره مند گردید. این مقاله برآن است تا با استفاده از روش تحلیل تاریخی و روش تحلیل محتوا که مبتنی بر آمار و ارقام است، به بررسی وجوه فرهنگی ایرانیت جدید در محورهای ادبیات، زبان، خط، هنر و آداب و رسوم ملی بپردازد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که سیاستگذاران آموزشی و مولفان کتاب های درسی در انعکاس مفاهیم و مصادیق فرهنگی ایرانیت جدید، نظیر تاکید بر زبان فارسی به عنوان زبان ملی، آداب و رسوم ملی، هنر ایرانی، مفاخر ادبی ایران و... برقراری ارتباط با ایران باستان را همواره مدنظر داشته و در همین راستا بیشترین تاکید شان بر ادب مشترک (متون ادبی و مفاخر ادبی) و سپس زبان فارسی بوده است.