به منظور بررسی اثر نسبت کشت مخلوط بر ویژگی های اکوفیزیولوژیک کانوپی و عملکرد اسانس شنبلیله و سیاهدانه تحت منابع مختلف کودی، آزمایشی فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهرکرد در سال 1392 اجرا گردید. فاکتوراول شامل کشت خالص شنبلیله، کشت خالص سیاهدانه و سه نسبت کشت مخلوط شنبلیله: سیاهدانه شامل 1:2 (دو ردیف سیاهدانه+ یک ردیف شنبلیله)، 1:1 (یک ردیف سیاهدانه+ یک ردیف شنبلیله) و 2:1 (یک ردیف سیاهدانه+ دو ردیف گیاه شنبلیله و سه منبع کودی بصورت کود شیمیایی، کود آلی، کود آلی:کود شیمیایی (1:1) نیز به عنوان فاکتور دوم، در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که بیشترین میزان کلروفیل a در سیاهدانه و شنبلیله به ترتیب در تیمار یک ردیف سیاهدانه+ دوردیف شنبلیله تغذیه شده از منبع تلفیقی و تیمار دو ردیف سیاهدانه + یک ردیف شنبلیله تغذیه شده از منبع شیمیایی مشاهده شد. بیشترین میزان کلروفیل b هر دو گونه در تیمار یک ردیف شنبلیله+ یک ردیف سیاهدانه تحت تغذیه کود شیمیایی حاصل گردید. بیشترین دمای خاک (28.9 درجه سانتی گراد) و میزان رطوبت (22 درصد) به کانوپی کشت خالص سیاهدانه و کشت خالص شنبلیله تغذیه شده از منبع کود آلی اختصاص داشت. بالاترین میزان نور دریافتی (80.19 درصد) و عملکرد اسانس (26.64 کیلوگرم در هکتار) در تیمار یک ردیف سیاهدانه+ دو ردیف شنبلیله تغذیه شده از منبع تلفیقی به دست آمد. به طور کلی می توان اظهار داشت که استفاده از کشت مخلوط تحت شرایط کاربرد تلفیقی کود با بهبود شرایط فتوسنتزی منجر به افزایش عملکرد اسانس می گردد.