اژدها و مبارزه قهرمان با آن، یکی از مهم ترین و تکرارشونده ترین بن مایه ها در روایات اساطیری و حماسی تشرف ایزدان و پهلوانان است که نمودهای آن در اغلب فرهنگ های اساطیری جهان یافت می شود و تکرار آن، تکرار الگوی تلاشی مقدس برای نظم بخشیدن به جهان در عصر آشفتگی است؛ تلاشی که پیروزی در آن، متضمن بازگشت نور و باران به طبیعت و بشارت دهنده برکت و فراوانی و امنیت برای مردم است. در این جستار، اسطوره اژدها در دو بعد ساخت بیرونی و درونی مورد بررسی قرار گرفته است: بعد بیرونی اسطوره اژدها، بر اساس نشانه های طبیعی و تاریخی، با تمرکز بر نقش محوری نمایه «مار»- به عنوان نمونه طبیعی مرگ و نابودی- و جاندارانگاری حوادثی چون توفان، زلزله و آتشفشان شکل گرفته است و بعد درونی آن، از منظری انسان شناختی و با تکیه بر تحلیل روان شناختی یونگ از این اسطوره، نماینده نیمه تاریک ناخودآگاه انسان است که جلوه بیرونی یافته است. قهرمان بر سایه درون خویش چیره می شود تا ضمن رسیدن به فردیت متعالی و کمال بشری، زمینه نجات طبیعت و مردم خود را نیز فراهم سازد.