مجله پرستاری و مامایی
سال:1394 | دوره:13 | شماره:7 (پی در پی 72) |تعداد مقالات:14

پیش زمینه و هدف: با توجه به نقش مهمی که سبک های یادگیری در جنبه های گوناگون تعلیمی دانشجویان دارد، این مقاله به بررسی رابطه سبک های یادگیری در موفقیت های به دست آمده دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه در کنکور پرداخته است.مواد و روش کار: روش تحقیق توصیفی همبستگی و روش گردآوری اطلاعات میدانی بود. جامعه آماری تحقیق، 440 نفر بود که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، تعداد حجم نمونه آماری 206 نفر تعیین گردید. از پرسشنامه استاندارد کلب برای ابزار گردآوری داده ها استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های آماری توصیفی، استنباطی و ضریب همبستگی پیرسان و رگرسیون استفاده گردید.یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که بین سبک های یادگیری و رتبه کنکور رابطه معناداری وجود داد (p=0.001) و تمامی سبک های یادگیری دارای رابطه مثبت و معنادار بر روی رتبه کنکور می باشند که ذر این بین بیشترین رابطه را سبک همگرا و کمترین رابطه را سبک یادگیری واگرا دارد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده تمامی سبک های یادگیری دارای ارتباط مثبت و معنادار با رتبه کنکور هستند که در این بین بیشترین رابطه را سبک همگرا و کمترین رابطه را سبک واگرا دارا می باشد. لذا دانشجویانی که قصد ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر را دارند، باید از ابتدا سبک یادگیری مناسبی انتخاب کنند.

پیش زمینه و هدف: برخورداری خانه های بهداشت از ضوابط فیزیکی و ساختاری تعریف شده، جهت تحقق عملکرد کاری قابل قبول توسط بهورزان مهم است. این مطالعه نیز با هدف تعیین ارتباط بین میزان فضا و چیدمان با عملکرد خانه های بهداشت مرکز بهداشت شهرستان ارومیه طراحی و اجرا شد.مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی همبستگی در سال 1393 در خانه های بهداشت مرکز بهداشت شهرستان ارومیه صورت گرفت. تعداد 35 باب خانه بهداشت به صورت تخصیص متناسب انتخاب و موردبررسی قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده ها چک لیست های تنظیمی بر اساس دستورالعمل های کشوری بود که مورد تایید صاحب نظران قرار گرفته بودند.یافته ها: در خانه های بهداشت موردبررسی 65 بهورز اشتغال داشتند. بیشترین جمعیت تحت پوشش یک خانه بهداشت 2963 و کم ترین آن 487 نفر بود. نتایج حاکی از تاثیر نحوه چیدمان لوازم فنی مورداستفاده در خانه بهداشت (r=0.66، p=0.01) و میزان فضا (r=0.34، p=0.05) بر عملکرد بهورزان بود. تعداد بهورز، فاصله با شهر، تعداد جمعیت تحت پوشش، مدرک تحصیلی و جنس با عملکرد رابطه معنی داری نداشتند. رگرسیون چندگانه چیدمان را موثرترین عامل نشان داد.بحث و نتیجه گیری: این مطالعه اکتشافی تاثیر فضا و چیدمان لوازم بر عملکرد خانه های بهداشت را نشان داد. توجه به عوامل ساختاری در سازمان در سطح عملیاتی و خط اول ارائه خدمت، تاثیر اجتناب ناپذیری در عملکرد قابل قبول کارکنان دارد و این امر مستلزم بسترسازی سخت افزاری و تامین امکانات در کنار سایر عوامل هست.

پیش زمینه و هدف: در خلال دهه گذشته افزایش بروز و شیوع عفونت های بیمارستانی موردتوجه زیادی قرار گرفته است. در امریکا سالانه 1.7 میلیون مورد عفونت بیمارستانی، 99000 مرگ را به دنبال دارد. سطوح تجهیزات پزشکی همچون کاف فشارسنج، گوشی پزشکی، ماشین همودیالیز و دستگاه های عکس برداری با عوامل عفونی آلوده شده و انتقال این عوامل را تسریع و تسهیل نموده و موجب بروز و شیوع بیماری می گردند. لذا این مطالعه به منظور ارزیابی خطر انتقال عفونت تجهیزات پزشکی، در بیمارستان بهشتی قم انجام گردید.مواد و روش ها: مطالعه به صورت تجربی طی 10 هفته در دو مرحله قبل و بعد از مداخله صورت گرفت. مداخله نظافت توسط کارکنان بیمارستان بود که ارزیابی آن دو بار در هفته با روش های انجمن پرستاران کنترل عفونت (ICNA) و شمارش کلنی های هوازی ( ACC) صورت گرفت. نتایج به دو صورت پاک و آلوده گزارش گردید. تجزیه و تحلیل نتایج با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 18 و آزمون های ویلکاکسون و مک نمار صورت گرفت.یافته ها: در روش ICNA، 61 درصد نقاط قبل و 39.5 درصد نقاط بعد از نظافت کثیف بودند درحالی که در روش ACC این اعداد به ترتیب 76 درصد و 69.5 درصد بودند. عامل نظافت در تامین شرایط بهداشتی در هر دو روش اختلاف های معنی داری نشان دادن (P<0.001).بحث و نتیجه گیری: نظافت به صورت موثری میزان آلودگی را کاهش می دهد. پایش وضعیت بهداشت و نظافت با روش های ICNA و ACC به صورت مستمر، می تواند موجب ارتقاء فرآیند نظافت و کاهش خطر انتقال عفونت شود.

پیش زمینه و هدف: خودارزیابی روشی مفید در تکامل حرفه ای دانش آموختگان علوم پزشکی است و باعث توجه پرستار به عملکرد بالینی خود و درنتیجه اصلاح کاستی ها می شود. مطالعه حاضر باهدف مقایسه نمرات خودارزیابی توانمندی تدریس پرستار در آموزش به بیمار با نمرات مشاهده آموزش به بیمار در بخش های قلب و سی سی یو بیمارستان های آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال 92 انجام شد.مواد و روش ها: این مطالعه تحلیلی- همبستگی بر روی 60 نفر از پرستاران شاغل در بخش های قلب و سی سی یو بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مشهد به صورت در دسترس انجام گرفت. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه خودارزیابی توانمندی تدریس و چک لیست مشاهده آموزش به بیمار بود. داده ها با آزمون های آماری تی مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه و ضریب همبستگی پیرسان با نرم افزار SPSS انجام شد.یافته ها: میانگین نمرات خودارزیابی پرستاران 15.31±2.05 و میانگین نمرات مشاهده آموزش به بیمار 12.63±2.20 بود که بین این دو، اختلاف معنادار آماری وجود دارد (P=0.001) همبستگی نمرات ارزیابی به دو روش خودارزیابی و مشاهده توانمندی تدریس r=0.1 و p=0.11 را نشان داد.بحث و نتیجه گیری: به طور کلی درک پرستاران از دانش و مهارت توانمندی تدریس خود بیش از حد واقع بود که این منجر به عدم سعی در رفع نقایص توسط پرستاران و درنتیجه اختلال در حرکت به سمت ارتقا کیفیت آموزش به بیمار می شود. بنابراین پیشنهاد می شود زمینه ایجاد خودارزیابی های واقعی توسط پرستاران مهیا شود.

پیش زمینه و هدف: تشخیص زودرس ناهنجاری های مادرزادی در اوایل بارداری و ختم آن ها می تواند از تولد نوزادان معلول که سربار خانواده و جامعه می باشند جلوگیری نماید. مطالعه حاضر باهدف تعیین و تطبیق موارد پرخطر تست غربالگری سه ماهه دوم بارداری با نتایج آمنیوسنتز جهت تشخیص آنوپلوئیدی ها انجام شد.مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی- تحلیلی (مقطعی) در سال 1392 بر روی 205 نفر از زنان بارداری که سن حاملگی آن ها 20-15 هفته بود و نتایج غربالگری سندرم داون و سایر آنوپلوئیدی های آن ها قیدشده و جهت انجام آمنیوسنتز به بخش طب جنین بیمارستان الزاهرا تبریز مراجعه کرده بودند، انجام گرفت. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه ای بود که به ترتیب شامل مشخصات واحدهای موردپژوهش، اطلاعات حاصل از نتایج تست های غربالگری سه ماهه دوم بارداری و اطلاعات حاصل از آمنیوسنتز (نتایج کاریوتیپ جنین) بود. داده ها پس از گردآوری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 13) و آزمون های همبستگی، تست تی و ANOVA مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و p≤0.05 معنی دار در نظر گرفته شد.یافته ها: میانگین سنی واحدهای موردپژوهش 33.9±4 سال بود. AFP در 139 نفر (68.5 درصد) از مادران کمتر از 1MOM، Free βhcg در 68 نفر (33.4 درصد) از مادران بیشتر از 2MOM، UE3 در 133 نفر (65.5 درصد) از مادران کمتر از 1MOM و inhibin در 29 نفر (31.2 درصد) از واحدهای مورد پژوهش بیشتر از 2MOM بود. 11 مورد از جنین ها، مبتلا به آنوپلوئیدی بودند که 10 مورد سندرم داون و یک مورد کلاین فیلتر شناسایی گردید. بین افزایش ریسک سندرم داون و نتایج آمنیوسنتز (P=0.0001) ارتباط آماری معنی داری وجود داشت. اما بین افزایش ریسک تریزومی 18 و NTD با نتایج آمنیوسنتز با P≥0.05 ارتباط آماری معنی داری وجود نداشت. سن (P=0.049) و سابقه آنومالی در فرزند قبلی (P=0.03) با نتایج غربالگری در سه ماهه دوم و سن (P=0.03)، تعداد زایمان (P=0.047) و تعداد فرزند زنده (P=0.036) و سابقه آنومالی در فرزند قبلی (P=0.001) با نتایج آمنیوسنتز ارتباط آماری معنی داری داشتند.بحث و نتیجه گیری: با توجه به اینکه غربالگری در سه ماهه دوم بارداری قادر به تشخیص 11 مورد آنوپلوئیدی بود، بنابراین می توان گفت کارایی و سودمندی این غربالگری تا حدی است که بتواند مشکلاتی نظیر اضطراب والدین، صرف هزینه های بالا جهت غربالگری و انجام مداخلات غیرضروری و تهاجمی مانند آمنیوسنتز را توجیه کند. از این رو با اطمینان بالا می توان این روش تشخیصی را به عنوان روش غربالگری روتین کشوری پیشنهاد کرد.

پیش زمینه و هدف: ناباروری، استرس های گوناگون اجتماعی، روانی، جسمی، مالی را به همراه دارد. فرآیند درمان ای وی اف حدود 1.3 زنان تحت درمان را ازنظر سلامت روانی دچار اختلال اضطراب و افسردگی می کند که اضطراب باعث تداخل در درمان می شود. مطالعه حاضر باهدف تعیین تاثیرآرام سازی بر اضطراب و نتیجه درمان ای وی اف در بیماران نابارور مراجعه کننده به مراکز ناباروری منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران، سال 91-92 انجام شده است.مواد و روش کار: این مطالعه تجربی از نوع کارآزمایی بالینی می باشد که بر روی 100 نفر زنان نابارور تحت درمان ای وی اف بین 25-35 سال بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران سال 91-92 انجام گرفت. روش نمونه گیری در دسترس بوده و داده ها توسط پرسشنامه اضطراب ناباروری نیوتن قبل و بعد از آرام سازی در دوگروه مورد و شاهد جمع آوری شده است. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون تی و تحلیل کوواریانس P<0.05 در سطح معنی دار تجزیه وتحلیل شدند.یافته ها: میانگین نمره اضطراب در دو گروه مورد و شاهد قبل از آرام سازی به ترتیب 163.24 و 165.48 بود و آزمون آماری تی تفاوت آماری معنی دار بین دوگروه نشان نداد (P>0.05). بعد از آرام سازی میانگین نمره اضطراب در دو گروه به ترتیب به 148.38 و 156.18 تغییر یافت و آزمون تی تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه بعد از آرام سازی نشان داد (P<0.05). همچنین نتایج تحلیل کوواریانس بین گروهی تفاوت آماری معنی دار ازنظر کاهش میزان اضطراب در گروه مورد نشان داد. این در حالی است که تعداد نتایج مثبت تست بارداری گروه شاهد 20 مورد و گروه آزمایش 19 مورد بوده است. تعداد جواب های منفی تست بارداری گروه شاهد 30 مورد و گروه آزمایش 31 مورد بوده است. نتایج آزمون کای اسکویر بین پاسخ های مثبت تست حاملگی در دوگروه مورد و شاهد تفاوت معنی داری را نشان نداد (P>0.05).بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتیجه پژوهش حاضر آرام سازی بر میزان اضطراب بیماران نابارور موردمطالعه موثر بوده است. به نحوی که میزان اضطراب افراد گروه مورد را به میزان قابل توجهی کاهش داده است. اما نقش چندانی در موفقیت ای وی اف ندارد.

پیش زمینه و هدف: امروزه از دستگاه های تهویه مکانیکی به طور گسترده ای برای درمان بیمارانی که وضعیت بحرانی دارند استفاده می شود. اگرچه استفاده از دستگاه های تهویه مکانیکی دارای مزایای منحصربه فرد برای بیمار است ولی از طرف دیگر باعث ایجاد مشکلات گوناگون از جمله ناتوانی در برقراری ارتباط کلامی و اضطراب می گردد. پژوهش حاضر در نظر دارد به بررسی تاثیر استفاده از بوردهای ارتباطی در کاهش اضطراب بیماران هوشیار تحت تهویه مکانیکی بستری در بخش مراقبت ویژه بپردازد.مواد و روش ها: در این مطالعه شبه تجربی، 30 بیمار هوشیار تحت تهویه مکانیکی بستری در بخش های مراقبت ویژه به صورت متوالی وارد مطالعه شده و به روش تخصیص تصادفی در دوگروه کنترل و آزمون قرار گرفتند. گروه کنترل (15 بیمار) برای برقراری ارتباط از روش های معمول بخش استفاده می کردند و در گروه آزمون (15 بیمار)، بورد ارتباطی برای برقراری ارتباط در اختیار بیماران قرار می گرفت. تکمیل پرسشنامه اضطراب و افسردگی بیمارستانی زیگموند، 24 و 72 ساعت بعد از لوله گذاری داخل تراشه برای هر دوگروه انجام می گرفت. سطح معنی داری آزمون های آماری 5 درصد در نظر گرفته شد. یافته ها: نمونه های موردپژوهش در دو گروه از نظر توزیع سنی و جنسی همگن به وند. تجزیه و تحلیل آماری نمرات اضطراب نشان داد که بعد از مداخله تفاوت معنادار آماری بین گروه های آزمون و کنترل وجود دارد (p=0.003). همچنین در هر دو گروه با گذشت زمان اضطراب کاهش می یافت، اما این کاهش در گروه آزمون به شکل معنی داری بیشتر از گروه کنترل بود (p=0.000).بحث و نتیجه گیری: استفاده از بورد ارتباطی در بیماران هوشیار تحت تهویه مکانیکی می تواند باعث کاهش اضطراب بیماران تحت تهویه مکانیکی شود.

پیش زمینه و هدف: کنترل اضافه وزن بین جلسات و رسیدن به وزن خشک مساله ای حیاتی در بیماران تحت درمان با همودیالیز است. در بیماران دیابتی میزان مصرف مایعات و اضافه وزن بین جلسات تحت تاثیر کنترل صحیح دیابت می باشد لذا در این مطالعه «تاثیر آموزش الکترونیک و سرویس پیام کوتاه بر میزان اضافه وزن بین جلسات و فشارخون بیماران دیابتی تحت درمان با همودیالیز» موردبررسی قرار گرفت.مواد و روش کار: این مطالعه یک مطالعه نیمه تجربی بود که نمونه ها به روش تخصیص تصادفی به دو گروه تقسیم شدند برای گروه کنترل، آموزش روتین اجرا گردید. در گروه مداخله، آموزش الکترونیک و سرویس پیام کوتاه استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی زوج، تی مستقل و آمار توصیفی استفاده شد.یافته ها: دو گروه ازنظر متغیرهای دموگرافیک تفاوت آماری معنی دار نداشتند (p>0.05) میانگین فشارخون دیاستولیک قبل از همودیالیز در دو گروه تفاوت معنی دار آماری نداشت (p=0.808).بحث و نتیجه گیری: آموزش الکترونیک منجر به کنترل بهتر دیابت و در نتیجه کاهش میزان تشنگی و اضافه وزن بین جلسات همودیالیز و فشارخون بیماران می گردد.

پیش زمینه و هدف: اشتباهات دارویی یکی از رایج ترین انواع اشتباهات درمانی است که می تواند منجر به صدمات جدی و حتی مرگ بیماران شود. اشتباهات دارویی پرستاران با عوامل متعددی مرتبط می باشد که از جمله آن ها می توان به عوامل مدیریتی اشاره نمود. لذا این پژوهش با هدف تعیین عوامل مدیریتی مرتبط با اشتباهات دارویی از دیدگاه پرستاران شاغل در بخش های مراقبت ویژه در سال 1392-93 انجام گرفت.مواد و روش کار: پژوهش حاضر، یک مطالعه مقطعی از نوع توصیفی تحلیلی بود که جامعه پژوهش آن را کلیه پرستاران شاغل در بخش های مراقبت ویژه (ICU و CCU) بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی گیلان تشکیل دادند. دیدگاه پرستاران در مورد عوامل مدیریتی مرتبط با اشتباهات دارویی از طریق یک پرسشنامه دوبخشی پژوهشگر ساخته بررسی شد. داده ها تحت نرم افزار SPSS نسخه 19 با استفاده از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که 4 متغیر ناخوانا بودن کاردکس، نبودن پروتکل های دارویی در بخش، فقدان نظارت و کنترل بر عملکرد کارکنان و ناکافی بودن آموزش ضمن خدمت کارکنان در زمینه دارودرمانی به ترتیب مهم ترین عوامل مدیریتی مرتبط با اشتباهات دارویی از دیدگاه پرستاران می باشند.بحث و نتیجه گیری: با توجه به اهمیت ایمنی بیمار و تاثیر عوامل مدیریتی در بروز اشتباهات دارویی پیشنهاد به مدیران در جهت برقراری سیستم کامپیوتری جهت ثبت دستورات دارویی، قراردادن پروتکل های مربوط به دارودرمانی در دسترس پرستاران، برگزاری دوره های آموزشی ضمن خدمت، ضروری به نظر می رسد.

پیش زمینه و هدف: امروزه والدین در مراقبت نوزاد در بخش مراقبت ویژه نوزادان نقش مهمی دارند. از آنجا که حمایت والدین بخش مهمی از مسوولیت پرستاران می باشد. مطالعه ای با هدف تبیین عوامل تسکین دهنده تنش والدین اجرا شد.مواد و روش کار: روش تحلیل محتوی کیفی در این مطالعه استفاده شد. مشارکت کنندگان مطالعه شامل 21 نفر از والدین، پزشکان و پرستاران بیمارستان های شهر اصفهان بودند که به روش مبتنی بر هدف انتخاب شدند.یافته ها: بر اساس تجزیه و تحلیل داده ها سه طبقه اصلی عوامل حمایتی، عوامل مراقبتی درمانی، و عوامل ارتباطی به دست آمد.بحث و نتیجه گیری: اکنون عملکرد پرستاران در بخش مراقبت ویژه متمرکز بر بقا نوزادان و توجه به نیازهای رشد و تکامل آنان است. نظر به این که یکی از وظایف پرستار نوزادان ارائه مراقبت مناسب به والدین می باشد، شناخت عوامل تسکین دهنده تنش والدینی به تیم مراقبتی درمانی در کاهش استرس والدین کمک می کند.