یکی از مواردی که در آرای قضایی در خصوص حقوق بیمار دیده می شود، پزشکی است که به هنگام درمان موجبات فوت بیمار را فراهم کند. در پرونده ای، طبیب با انجام بی حسی موضعی مشاهده می کند، به بیمار شوک دست می دهد و فوت می کند و با توجه به آنچه که در دادنامه های صادره از دیوان محترم عالی آمده است، متهم را به پرداخت یک فقره دیه کامله به جهت شبه عمد بودن قتل در حق اولیای دم محکوم می کند. از یک دیدگاه، طبیب علت مرگ را ایجاد کرده و عنوان مباشر بر او صدق می کند، هرچند مطابق ضوابط طبی و فنی کاملا حاذق و متبحر بوده و هیچ قصوری و تقصیری متوجه او نباشد و نیز از آنجا که پزشک قبل از معالجه، از بیمار یا اولیای او برائت اخذ نکرده و بیمار اذن در معالجه داده است نه اتلاف، او را می توان ضامن دانست. از سویی دیگر نظریه فقهایی چون ابن ادریس دیده می شود، به این که، اگر مشاهده می کنیم که گفته می شود کسی که به طبابت می پردازد باید از بیمار یا ولی او برائت اخذ کند و الا او ضامن می باشد، ناظر به جایی است که بیمار صغیر یا مجنون باشد و اهلیت اذن ندارد و باید از ولی او برائت گرفت، ولیکن اگر بیمار بالغ و عاقل باشد و خود، پزشک را به طبابت امر کرده باشد، دیگر ضمانی بر عهده طبیب نبوده، چه این که ولی به طبیب برائت داده باشد یا نه و دلیل ما بر این نکته اصل برائت است.