در زبان فارسی، عناصر نحوی درون گروه زمان و از جمله سازه هایی که در جایگاه موضوع قرار دارند، می توانند به دلا یل کلامی و به منظور یافتن خوانش نشاندار، از فراز یکدیگر گذر کنند و به جایگاهی بالاتر از بند خود جابه جا شوند. در نظریه های زبانی تحلیل های مختلفی از چنین جا به جایی هایی که غالبا با عنوان فرایندهای تاکید و مبتداسازی از آنها یاد می شود، ارائه شده است. در این میان، مقاله حاضر می کوشد تا با رویکردی مشخصه بنیاد، فرایندهای یادشده را در چارچوب مفاهیم نظری برنامه کمینه گرا تبیین کند و تحلیلی همگون از انگیزه حرکت سازه های موکد و مبتدا و نیز چرایی اختیاری بودن جابه جایی آنها در اشتقاق نحوی به دست دهد. در روند این بررسی، استدلال می شود که شاخص گروه زمان جایگاه موضوع است و سازه فاعل برای بازبینی مشخصه تعریف هسته گروه زمان، به این جایگاه ارتقا می یابد. این موضوع از آن منظر اهمیت دارد که نشان می دهد شاخص زمان در فارسی نمی تواند محل فرود سازه های مبتدا و موکد باشد (در تقابل با تحلیل کریمی، 2005). بدین ترتیب، به پیروی از تحلیل همگن و گوئرون (1999) فرض می شود شاخص های گروه های بیشینه نقش نمایی که میان گروه های متمم ساز و زمان قرار دارند، جایگاه ثانویه ای برای تظاهر سازه هایی فراهم می آورند که دستخوش جابه جایی های پیش گفته می شوند. سرانجام، با معرفی مفهوم حوزه کمینه، اشاره می شود که حرکت عناصر درون گروه زمان از فراز هم و ارتقا به شاخص های گروه های نقش نمای تاکید و مبتدا، به پیروی از آموزه های نظری برنامه کمینه گرا و بدون تخطی از اصول بنیادین این برنامه، از جمله شرط پیوند کمینه، صورت می گیرد.