گزینش واژگان و چگونگی قرارگرفتن آنها در جمله و چینش آن براساس شرایط نحوی یا گریز از این شرایط و صور خیال را می توان از مهم ترین ویژگی های هر زبان دانست. تحلیل زبان هر اثر باتوجّه به ویژگی های ذاتی آن و بررسی هنجارگریزی های صورت گرفته در گسترة متن، می تواند بازگوکنندة نوع آن قلمداد شود. انواع تشبیه به عنوان یکی از ارکان علم بیان در پدیدآمدن هویّت زبان متناسب با محتوای غنایی، تأثیرگذار است و در خدمت رویکرد عاطفی، ادبی و القایی این زبان قرار دارد. همچنین واژگان استفاده شده در قالب مشبّه و مشبّه به و نیز نوع وجه شبه، درجهت تبیین زبان این آثار عمل می کند. از سوی دیگر، اغراض تشبیه و نقشی که در انتقال محتوا برعهده دارد، با نوع مضامین غنایی متناسب است و در کنار مختصات دیگر زبان غنایی، از عوامل تأثیرگذاری بر مخاطب به شمارمی رود. در این پژوهش کوشش شده است تا نقش این رکن علم بیان در پنج منظومة عاشقانه، با موضوع واحد بررسی شود و براساس مشترکات به دست آمده، یکی از شاخصه-های زبان غنایی تبیین شود.