در سراسر نیمه ی دوم قرن نهم هجری / نیمه ی دوم سده ی پانزدهم میلادی، دولت های آق قویونلو و عثمانی به نحوی روزافزون به مقابله با یکدیگر کشیده می شدند. دولت آق قویونلو برای توسعه ی مناسبات تجاری، دستیابی به آناتولی مرکزی را امری ضروری می دانست، در مقابل عثمانی با خنثی کردن اقدامات آق قویونلوها، می کوشید مانع از پیوند آن دولت با ونیز شود که از دشمنان اروپایی دولت عثمانی به شمار می آمد، از این رو، آق قویونلوها ابتدا تلاش کردند در گام اول فرمانروایی خود را تثبیت کنند و در گام دوم وارد رقابت با فرمانروایی عثمانی شوند. مقاله ی حاضر با روش توصیفی-تحلیلی در پی کاویدن اقدامات فرمانروایان آق قویونلو برای دستیابی به تجارت با بنادر اروپایی در آن سوی دریای سیاه و مدیترانه است. نتیجه ی چنین فرایندی در مرحله ی نخست، شکست آق قویونلوها از دولت عثمانی در دوران حسن پادشاه و در مرحله ی دوم زوال اقتصادی آق قویونلو، با توسعه ی ارضی عثمانی بود.