افزایش یافتن و پیچیدهتر شدن ماهیت مشکلهای شهری، به اهمیت پرداختن به چگونگی یافتن و گشودن مشکلها در فرایندهای برنامهریزی شهری اشاره دارد. برنامهریزی و توسعه ی شهرهای جدید در پاسخ به انواع مشکلهای شهرهای بزرگ و با دستور کاری برای فرار از آن مشکلها، همواره قصد تکرار نشدن مشکلهای شهرهای بزرگ در آنها را داشته است، درحالیکه شهرهای جدید کشورهای مختلف، با وجود بهدست آوردن موفقیتها و دستاوردهایی در زمینههایی چند، در مراحل گوناگون توسعه ی خود با مشکلهایی پیچیده و چندبُعدی روبهرو بودهاند. چنین مشکلهایی نیاز به راهحلهایی چندبُعدی یا فضایی دارند، اما رویکردهای رایج توان رویارویی با مشکلهای پیچیده و چندبُعدی در شهرهای جدید را ندارند. با توجه به این موضوع، مقاله حاضر به طراحی چهارچوب و یا الگووارهای مناسب مشکلیابی-مشکلگشایی برای بهکارگیری در شهرهای جدید با تأکید بر شهر جدید هشتگرد پرداخته است. چهارچوب پیشنهادی مشکلگشایی در این مقاله، بر پایه ی مقولهبندی مشکلها در دو دسته ی روندکاری و محتوایی و با استفاده از روشهای خلاقانه ی مشکلگشایی و ترکیب عناصری از دو رهیافت مشکلگشایی خلاق و مشکلگشایی عقلانی، شکل یافت. بر پایه ی الگوواره پیشنهادی مشکلیابی-مشکلگشایی در این مقاله، شیوه ی مشکلیابی و تحلیل مشکل با استفاده از روش تحلیل متن و انجام مصاحبههای عمیق، و شیوه ی مشکلگشایی با استفاده از فرایندی با ماهیت ترکیبی مشکلسو و هدفسو برای رویارویی با مشکلهای موجود در شهر جدید هشتگرد معرفی شد.