هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین و ارائه مدل ارزیابی اثربخشی پژوهش های علوم انسانی در ایران انجام شده است. روش شناسی: در پژوهش حاضر از روش آمیخته که ترکیبی از روش های کمی و کیفی است استفاده شد. پژوهش در دو گام انجام شد. در گام اول که هدف شناسایی ابعاد و شاخص های اثربخشی پژوهش های علوم انسانی است از روش فراترکیب استفاده شد. در گام دوم هدف اعتبار سنجی ابعاد و شاخص ها از منظر خبرگان و تدوین مدل است که با روش دلفی فازی انجام شد. جامعه آماری در گام اول شامل 58 سند ارزیابی اثربخشی پژوهش های علوم انسانی و در گام دوم خبرگان حوزه ارزیابی پژوهش بودند که بر اساس نمونه گیری هدف دار (قضاوتی) انتخاب شدند. یافته ها: با کاربرد مراحل هفتگانه فراترکیب، 6 بعد و 25 معیار و 123 شاخص به عنوان عناصر مدل ارزیابی اثربخشی پژوهش های علوم انسانی شناسایی شد. جهت اعتبارسنجی عناصر مدل در سطح ابعاد، معیار و شاخص ها، دلفی فازی در دو دور انجام و نظرات خبرگان اعمال شد. تحلیل نتایج دلفی فازی نشان داد، خبرگان نسبت به تمامی ابعاد، معیار ها و شاخص ها به وحدت نظر رسیدند، و تنها هشت شاخص با دامنه بسیار اندک حذف شدند. سپس، مدل طراحی شد. تحلیل نتایج نشان داد بُعد سیاستی بیشترین، و بُعد اجتماعی و فرهنگی کمترین میزان توافق و اهمیت را در میان ابعاد داشتند. در اولویت بندی معیار ها، در بُعد علمی معیار «همکاری های علمی» بیشترین اهمیت و سپس، به ترتیب در بُعد ظرفیت، معیار «آموزش»، در بُعد اقتصادی معیار «نوآوری»، در بُعد اجتماعی و فرهنگی معیار «عدالت اجتماعی»، در بُعد عملکرد معیار «تولید محصول و خدمات»، و در بُعد سیاستی معیار «تقاضا» بیشترین میزان توافق و اهمیت را از نظر خبرگان داشتند. نتیجه گیری: این مدل چندبعدی می تواند نظامی کارآمد و منسجم برای ارزیابی اثربخشی پژوهش های حوزه علوم انسانی در اختیار سیاست گذاران و پژوهشگران قرار دهد و باعث تسهیل تصمیم گیری ها در زمینه سرمایه گذاری های پژوهشی شود.