برداشت از نمونههای مشابه و مصادیق معماری یکی از گامهای مرسوم طراحی معماری است. بررسی و تحلیل ادبیات موضوع نشان میدهد برداشت ساختاری از مصداق موجب ارتقای کیفیت طراحی میگردد، اما تکرار اجزای مصداق یا ویژگیهای آن به کپیبرداری و برداشت سطحی منجر میشود. دیدن مصادیق پیش از طراحی ممکن است باعث ثابت شدن ذهن طراح در ویژگیهای مصداق گردد و به درجا زدن در طراحی منجر شود که نتیجه آن ایده ی طراحی غیربدیع و تکرار نامناسب ویژگیهای مصداق است. در این پژوهش با هدف شناخت برداشت ساختاری و مشخص شدن رابطه آن با نوع مصداق، از تحقیق تجربی استفاده شد. 54 نفر از دانشجویان کارشناسی معماری یک اقامتگاه بینراهی طراحی کردند و از یکی از 12 تصویر مصادیق معماری بهعنوان منبع الهام استفاده نمودند. ایدههای طراحی توسط داوران در دستههای برداشت ساختاری، برداشت سطحی، کپیبرداری و بیارتباط بودن ارزیابی شد. دو ویژگی ارتباط نمونه و موضوع طراحی از نظر عملکرد و از نظر دوره تاریخی مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان داد دانشجویان معماری مورد آزمون از برداشت سطحی بیشتر از سایر انواع برداشت استفاده کردهاند. برخی از دانشجویان توانایی برداشت ساختاری از مصداق را دارند و مصادیق معماری تاریخی ایران نسبت به مصادیق معاصر غرب به برداشت ساختاری بیشتری منجر شده است.