فناوری اطلاعات و ارتباطات انتظامی
سال:1400 | دوره:2 | شماره:4 (پیاپی 8) |تعداد مقالات:10

امروزه رایانش ابری و ذخیره آنلاین اطلاعات که جایگزین استفاده از حافظه های سخت افزاری شده است در دنیا همه گیر شده چراکه انتقال و استفاده از اطلاعات توسط رایانش ابری کم هزینه تر، کابردی تر، ساده تر، سریع تر و همچنین در دسترس ترین نوع انتقال می باشد؛ لذا خطرات و تهدیدات سایبری نیز چندین برابر گذشته بوده و فناوری های حال حاضر و حتی پیشرفته ترین رایانه ها و رمزنگاری های کلاسیک توان مقابله با تهدیدات سایبری در این حجم از انتقال و استفاده از اطلاعات را ندارند. از طرفی محاسبات کوانتومی یکی از پیشرفته ترین نوع انتقال اطلاعات در آینده است که نیازمند وجود و ارایه توسط کامپیوترهای کوانتومی می باشد و در آینده تنها راه هوشمندسازی و تامین امنیت سایبری خواهد شد. محاسبات کوانتومی بر ایجاد رایانه های بسیار سریع با استفاده از مفاهیم فیزیک کوانتومی متمرکز است، و محاسبات ابری این اجازه را می دهد تا این قدرت محاسباتی به عنوان یک سرویس ارایه شود. محاسبات کوانتومی مبتنی بر ابر دسترسی مستقیم به شبیه سازها و پردازنده های کوانتومی را فراهم می کند و این امر می تواند باعث انقلابی بزرگ در هوشمندسازی شود. با ظهور رایانه های کوانتومی امنیت سیستم های رمزنگاری امروزی به خطر می افتد، زیرا بسیاری از رمزنگاری های امروزی بر اساس سختی محاسبه عوامل اول اعداد کار می کنند و الگوریتم کوانتومی شور می تواند این رمزنگاری ها را بشکند. هم چنین الگوریتم کوانتومی گرور می تواند دستیابی به رمزهای عبور را برای ما تسهیل کند.

در این مقاله یک مدل هوشمند مصنوعی برای زمان بندی وظایف (Task scheduling) به صورت آگاه از انرژی (Energy-aware) بر پایه اتوماتای یادگیر (Learning automata) در کاربردهای رایانش مه (Fog Computing) ارایه شده است. رایانش مه یک لایه محاسباتی توزیع شده است که به عنوان یک لایه میانی بین ابر و اینترنت اشیا به منظور ارتقاء کیفیت خدمات عمل می کند. یکی ازمهمترین فاکتورها در مصرف انرژی مربوط به زمان بندی وظایف است. در این مقاله موضوع زمان بندی وظایف در محیط مه به منظور کاهش مصرف انرژی، زمان اتمام کار(Makespan) و هزینه با استفاده از اتوماتای یادگیر بررسی شده است. سپس برای اولین بار یک شبکه عصبی به عنوان مدل هوش مصنوعی بر اساس اتوماتای یادگیر برنامه ریزی وظایف در محیط مه ارایه شده است. مدل شبکه عصبی ارایه شده توانایی پیش بینی ارتباط بین پارامترهای زمان اتمام کار، انرژی و هزینه را بر اساس تعداد ماشین های مجازی دارد. نتایج مدل هوش مصنوعی ارایه شده نشان می دهد که تمام پارامترهای مذکور با کمتر از یک درصد پیش بینی شده اند. همچنین در مدل ارایه شده خطای آموزش و آزمون برای پارامتر زمان اتمام کار به ترتیب 0. 02 و 0. 04 بدست آمد، برای پارامتر انرژی به ترتیب 0. 16 و 0. 84 بدست آمد و برای پارامتر هزینه به ترتیب 0. 02 و 0. 19 بدست آمد.

فنآوری ویپ مزایای قابل توجهی برای مشتریان و ارایه دهندگان خدمات ارتباطی مانند صرفه جویی در هزینه، خدمات رسانه ای خوب، قابلیت انتقال تلفن و خدمات، تحرک و ادغام با سایر برنامه ها را فراهم می آورد. با این وجود، راه اندازی فناوری ویپ با چالش های بسیاری مواجه است؛ مانند پیچیدگی معماری، مسایل مربوط به قابلیت همکاری، مسایل مربوط به کیفیت خدمات و چالش های امنیتی. در این بین، خطرات امنیتی بیشترین نگرانی را با خود به همراه دارند. این تحقیق یک الگوریتم برای بهبود امنیت مکالمات رمزنگاری شده مبتنی بر ویپ پیشنهاد می دهد. پژوهش از نظر هدف کاربردی و به روش شبیه سازی اجرا شده است. ابزار مورد استفاده شبیه ساز NS2 و نسخه NS2. 35 می باشد که تحت لینوکس و کد متن باز می باشد. راهکار پیشنهادی رمزنگاری AES-GCM می باشد که با AES-CTR در پارامترهای مختلف شبکه با دو فاکتور زمان و اندازه بسته مقایسه شده است. نتایج نشان می دهد، نرخ تحویل بسته در AES-GCM بیشتر از مد عملیاتی AES-CTR می باشد که این امر دلیل برتری AES-GCM در ارایه کیفیت سرویس می باشد و همچنین زمان رمزگذاری، رمزگشایی، میزان مصرف انرژی و نرخ از دست رفتن بسته در رمزگذاری به مراتب کمتر از مدعملیاتی می باشد. در مقایسه ای دیگر میزان زمان مصرفی برای ارسال بسته و میزان تاخیر انتقال بسته در مد عملیاتی پیشنهادی به مراتب کمتر است. لذا میزان زمان و تاخیر کمتری در مد پیشنهادی نسبت به AES-CTR وجود دارد.

اطلاع از موقعیت و مکان تجهیزات، خودروها و نیروها در راستای هوشمندسازی پلیس برای اجرای دقیق ماموریت ها یک الزام بوده و در این راستا سامانه ناوبری اینرسی دارای دقت و کارآیی بالایی می باشد. سامانه ناوبری اینرسی (INS) یک نوع سامانه مستقل است که در هر نوع شرایط آب وهوایی کار کرده و می تواند اطلاعات جهت یابی پیوسته ای از مکان، سرعت و حالت را بدون اینکه تحت تاثیر محیط واقع شود، فراهم کند. اما به دلیل خطاهای ناشی از حسگرهای ژیروسکوپ و شتاب سنج، دقت عملکرد حسگر INS، با گذشت زمان کاهش می یابد. بنابراین، مشکل اصلی در استفاده از INS برای سامانه های ناوبری، خطاهای نامحدودی است که در طول زمان اتفاق می افتد. لذا، برای دستیابی به خروجی های مطلوب، حذف نویز به خوبی باید در آن صورت پذیرد. در این مقاله، با توجه به نوع حسگر آن ها، روشی مناسب برای حذف نویز مطابق با شرایط آن حسگر انتخاب شده است. روش انتخابی، روش حذف نویز موجک مبتنی بر طرح لیفتینگ می باشد. لازم به ذکر است که این روش بلادرنگ بوده و نیاز به تهیه داده های دریافتی به صورت بلوکی نمی باشد. در این مقاله از لیفتینگ های چندسطحی و همچنین با ترکیب خروجی این لیفتینگ ها جهت بهینه سازی دقت سامانه، از الگوریتم ژنتیک استفاده شده است. برای مشاهده عملکرد روش، از دو نوع داده های پویا و ایستان استفاده شده است که نتایج خروجی، مبین کارآیی روش پیشنهادی در حذف مناسب نویز با قابلیت اطمینان بالا و سرعت زیاد می باشد.

امروزه توجه به مدیریت ریسک و رفع موانع آن ازجمله شاخص های موثر بر رقابت پذیری است و فناوری باعث افزایش مقبولیت پلیس می شود وهوشمندسازی، توانمندی پلیس را برای افزایش ایمنی خودرو ارتقاء داده و خودرو می تواند همگام با جامعه مدرن تکامل پیدا کندو پیشرفت های فناورانه در اتومبیل به صورت بالقوه سبب کاهش آسیب های فیزیکی می گردد هدف از این تحقیق بررسی تاثیر مدیریت ریسک سازمانی بر مزیت رقابتی با نقش میانجی فناوری اطلاعات می باشد. تحقیق حاضر توصیفی با روش پیمایشی و از منظر هدف کاربردی و غیرآزمایشی است. جامعه آماری این تحقیق مدیران و کارشناسان شرکت ایران خودرو برابر با 450 نفر تعیین و با نمونه گیری تصادفی ساده با توجه به فرمول کوکران تعداد نمونه ی 212 نفر انتخاب و با گردآوری پرسشنامه ها اقدام به تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل معادلات ساختاری و نرم افزار آموس و آزمون سوبل برای نقش متغیرهای میانجی گردید. بیشترین ضریب تاثیر در ارتباط با مولفه پیگیری با 49/0 و کمترین مرتبط با مولفه شناسایی با ضریب 28/0 بر مزیت رقابتی با نقش میانجی فناوری اطلاعات به دست آمدند. کلیه فرضیات تحقیق در راستای تاثیر مدیریت ریسک سازمانی در مولفه های شناسایی، تحلیل، برنامه ریزی، پیگیری و کنترل بر مزیت رقابتی با نقش میانجی فناوری اطلاعات مورد تایید قرار گرفتند.

در عصر اطلاعات، دانش مهم ترین عامل کسب موفقیت برای یک فرد و یک سازمان است. از سوی دیگر، برخلاف سازمان های قدیمی، سازمان های دانش بنیان و هوشمند فناور محور دارای فناوری پیشرفته بوده و، مدیریت و بهره برداری از دانش و اطلاعات، به منظور بهبود کارآیی، خدمات بهتر به مشتریان و پیگیری تغییرات مداوم هستند. جامعه آماری این پژوهش شامل مدیران خبره، کارشناسان ارشد و کاربران عملیاتی مستقر در سازمان هوشمند فناور محوربه تعداد 587 نفر بودند. با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای 230 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده است، بوده است که شامل 6 عامل ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی، زیرساخت فناوری اطلاعات، منابع انسانی، جنبه راهبردی و رهبری جنبه آموزش و بازآموزی می باشد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه مورد تایید متخصصان قرار گرفت. پایایی پرسشنامه ها از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 82/0 تایید گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی (آزمون t و تحلیل عاملی و آزمون فریدمن) انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد فرهنگ سازمانی با رتبه میانگین 16. 26 رتبه اول، ساختار سازمانی با رتبه میانگین 13 رتبه دوم، منابع انسانی با رتبه میانگین 12. 11 رتبه سوم، زیرساخت فناوری اطلاعات با رتبه میانگین 63. 11 رتبه چهارم، آموزش و بازآموزی با رتبه میانگین 10. 98 رتبه پنجم و جنبه راهبردی و رهبری با رتبه میانگین 9. 48 در رتبه ششم قرار دارد. همچنین همه عوامل در وضع موجود کمتر از میانگین جامعه بوده اند و در وضع مطلوب باید بیش از میانگین جامعه باشند

هدف مقاله جاری طراحی و ساخت مواد آنتن های مطلوب RFID جهت موقعیت یابی است. از انجایی که شکل و اندازه آنتن بهره گیری از آن را محدود می کند، طراحی و ساخت مواد انعطاف پذیر با قابلیت جذب و تششع مناسب مخصوصا در طراحی سه بعدی آنتن مطلوب پژوهش جاری است. در این امتداد، بهره گیری از نانو ذرات نقره در طراحی مواد یاد شده، مطالعه و ویژگی های ماده حاصل بنا به نتایج آزمایشگاهی ارزیابی و ارایه شده است. بر اساس ارزیابی نتایج آزمایشگاهی اندازه و مورفولوژی نانوذرات نقره در جوهر رسانا مبتنی بر تصویربرداری و نمودارهیستوگرام حدود 7 نانومتر و به صورت کروی گزارش می شود. با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر جذبی، طیف جذب نور فرابنفش جوهر ساخته شده، در طول موج nm 410 به دست آمده است که این امر نشان دهنده حضور نانوذرات نقره است. همچنین، هدایت الکتریکی متوسط اندازه گیری شده برابر با s/m 107 ×4. 400 است.

در این مقاله طرح جدیدی از فیلتر میان گذر دوبانده ریزنوار با ترکیبی از تشدیدگرهای امپدانس پله ای (SIR)، استاب های موازی و پورت های ورودی و خروجی نامتقارن در طرفین ساختار ارایه شده است. در این طرح تشدیدگر امپدانس پله ای، نقش یک فیلتر پایه برای رسیدن به مشخصه های فرکانسی مطلوب در باند عبور را ایفا می نماید. بکارگیری استابهای موازی در طرفین ساختار پایه منجر به بهبود مشخصه های پاسخ فرکانسی فیلتر شده است. در نهایت با نامتقارن کردن محل قرار گرفتن پورت های ورودی و خروجی در طرفین، به پاسخ فرکانسی با جداسازی مناسب بین دو باند عبور (جداسازی بین دو باند عبور بیشتر از 50dB می باشد) می رسیم. تحلیل مداری بخش به بخش طرح شده بیانگر رفتار مناسب آن بعنوان یک فیلتر دو بانده است. در ادامه و بر اساس روش ارایه شده یک فیلتر دوبانده پیشنهادی با فرکانس های مرکزی GHz 7/4 و GHz16/7 و پهنای باند MHz 87 در هر دو باند عبور طراحی می شود. نتایج تحلیل فیلتر مذکور بیانگر تلفات بازگشتی dB21-و dB31/24-و تلفات عبوری dB 92/0-و dB45/0-در دو باند عبور است. فیلتر طراحی شده ساخته شده و مشخصه های آن اندازه گیری و با نتایج تحلیل انجام شده مقایسه شده است که بیانگر انطباق مناسب نتایج و موید طرح جدید ارایه شده است. در نهایت نشان داده ایم که با تغییر ابعاد شاخه میانی میتوان فیلتری با فرکانس های مرکزی دلخواه بدست آورد. ابعاد فشرده، دو بانده بودن و جداسازی مناسب بین دو باند عبور فیلتر از جمله خصوصیات طرح ارایه شده محسوب می شود.

در این مقاله طراحی جدیدی از تزویجگر رت-ریس همراه با قابلیت حذف هارمونیک های ناخواسته و کاهش ابعاد پیشنهاد شده است. این تزویجگر با استفاده از عناصر فشرده سلف و خازن که به صورت موازی باهم بکار رفته اند طراحی شده است. تزویجگر پیشنهادی در فرکانس مرکزی 800 مگاهرتز طراحی شده که دارای ابعاد بسیار کوچک 3/46 میلیمتر در 15/23 میلیمتر معادل 0. 17λ ×0. 08λ است که در مقایسه با تزویجگر رت-ریس متداول در فرکانس 800 مگاهرتز حدود 63% ابعاد مدار را کاهش داده است. تزویجگر طراحی شده قابلیت حذف هارمونیک های دوم الی چهارم را با سطح تضعیف مناسب دارد بدین ترتیب که تزویجگر پیشنهادی هارمونیک های دوم، سوم و چهارم را به ترتیب با تضعیف های 21 دسیبل، 38 دسیبل و 20 دسیبل حذف می کند و پهنای باند تضعیف بسیار مناسبی در بازه وسیع فرکانسی 6/1 گیگاهرتز تا 3/3 گیگاهرتز با سطح تضعیف بیش از 20 دسیبل ارایه می دهد. در تزویجگر طراحی شده، تلفات عبوری در دو مسیر عبوری کمتر از 1/0 دسیبل در فرکانس کاری است. همچنین تلفات برگشتی و جداسازی نیز در فرکانس کاری بیش از 40 دسیبل می باشند که نشان از عملکرد فوق العاده تزویجگر طراحی شده است.

در این مقاله یک تقویت کننده توان کلاس E/F5 با فرکانس کاری 1MHz طراحی و آنالیز شده است. در ساختار تقویت کننده از یک خازن موازی با بار در خروجی تقویت کننده استفاده شده که این تکنیک کمک فراوانی به بهبود عملکرد تقویت کننده کرده است. از جمله می توان به افزایش ولتاژ خروجی، فرکانس کاری بالاتر و کاهش ولتاژ سوییچ اشاره کرد. در این تقویت کننده از ترانزیستور IRF510 به عنوان سوییچ، و از مدل داخلی نرم افزار Pspice برای شبیه سازی استفاده شده است. مدار طراحی شده به صورت تیوری آنالیز شده است که نتایج شبیه سازی حاصله، تحلیل ریاضی را تایید می کند. در تقویت کننده پیشنهادی شرایط ZVS (ولتاژ صفر در لحظه ی سوییچ زنی) و ZDS (مشتق ولتاژ صفر در لحظه ی سوییچ زنی) کاملا رعایت شده است. نتایج نشان می دهند که مقدار پارامترهای توان خروجی 30 W و راندمان مدار 92. 8% برای تقویت کننده پیشنهادی بدست آمده و نسبت ولتاژ سوییچ به ولتاژ DC مقدار 2. 8 بهبود یافته است. مدار طراحی شده با توجه به راندمان و مشخصات بهینه می تواند در معکوس کننده های منابع ولتاژ در خودروهای نظامی به کار گرفته شود.