وجوه جمله می توانند علاوه بر کارکرد اولیه و معنای صریح خود، حایز کارکردهای ثانویه و دلالت های ضمنی نیز باشند. کاربست اغراض ثانویه جمله در اثر ادبی، وجه زیبایی شناسانه اثر را ارتقا می بخشد و بر ادبیت و اثربخشی آن می افزاید. لایه های پنهان معنایی در متون غنایی، به سبب ماهیت انتزاعی و چندلایگی بافت احساس و خیال، بیش از سایر گونه های ادبی به چشم می خورد. با این حال، مطالعه در آثار شاخص حماسی ما را به این نتیجه رسانده است که حماسه سرایان سرآمد نیز به کارکردهای متفاوت وجوه جمله توجه داشته اند و آن را دستمایه انتقال بهتر پیام و تاثیر چندجانبه بر مخاطبانشان ساخته اند. یکی از وجوه جمله که بیش از همه قابلیت حمل کارکردهای ثانویه را دارد، «وجه پرسشی» است که می تواند طیف گسترده ای از معانی را دربرگیرد. این جستار، نخست، به واکاوی دلالت های ضمنی و کارکردهای ثانویه وجوه جمله در دو داستان شاخص حماسی-غنایی یعنی «زال و رودابه» از شاهنامه فردوسی، و «سام و پریدخت» از سام نامه منسوب به خواجوی کرمانی پرداخته است. سپس با رویکردی مقایسه ای، کارکردهای ضمنی حمل شده بر دو وجه «پرسشی» و «ندایی» را که دارای بیشترین اختلاف بسامد در دو اثر هستند، بررسی کرده و آن ها را به عنوان محک و معیار ذهنیت غنایی یا حماسی شاعر در نظر گرفته است.